همانگونه که میدانید ضمیرناخودآگاه شما نمیتواند تشخیص بدهد که شما حالتان خوب نیست. یا اینکه در حال وانمود کردن و به عبارتی فیلم بازی کردن هستید.
ضمیرناخودآگاه اطلاعاتی را که از شما دریافت کرده را به کائنات عالم هستی انتقال میدهد. مثلا ممکن است از کار خود رضایت نداشته باشید و با بی میلی آن کار را انجام بدهید.
لذا اوقاتتان تلخ است و ناراحت هستید. به زمین و زمان دشنام میدهید. خود و دیگران را سرزنش میکنید. در کل اوضاع روحی و عصبی شما چندان رضایت بخش نیست.
در این شرایط شما بدون اینکه خودتان متوجه باشید در حال ارسال پیغام به ضمیرناخودآگاه و نهایتا کائنات هستید. آن هم چه پیغامهایی. پیام های وحشتناکی که میتواند برای شما خیلی گرانتر از آنجه فکرش را میکنید تمام بشود. شما در آن لحظه در مدار احساس منفی قرار دارید.
ضمیرناخودآگاه نمیتواند درک کند که هنوز اتفاقی ناگوار رخ نداده است. نمیتواند بفهمد که شما همین طور بی دلیل و بی مورد خودتان را سرزنش و ملامت کرده و ناراحت هستید.
احساسات مثبت و یا منفی شما که شامل شادی و غم و غصه هستند برای ضمیرناخودآگاه و کائنات معنی و تعریف خاصی دارند. ضمیرناخودآگاه با دریافت این احساس منفی شما، آن را به همراه اطلاعات دریافتی منفی، به کائنات ارسال میکند.
کائنات برای هرکسی یک کد مخصوص دارد. مثل آژانس های تاکسی تلفنی که برای مشترکین خود یک کد ویژه در نظر میگیرند. وقتی شما به آژانس زنگ میزنید، فقط کافی است که شماره اشتراک خودتان را بدهید. آنگاه اتومبیل بعد از چند دقیقه جلوی خانه شما حاضر است.
به عبارتی نیاز نیست که شما کاملا خودتان را معرفی کنید و آدرس کامل خود را بدهید. کائنات هم برای هر کسی یک کد اختصاصی دارد. مثلا شما هم یک کد اختصاصی دارید.
وقتی یک پیامی حاوی احساس مثبت یا منفی را به کائنات ارسال میکنید کائنات کاری ندارد که شما چه کسی هستید. به چه منظوری این فرمان را صادر کرده اید.
کائنات فقط یک کد از شما دارد. با دریافت آن کد اختصاصی، متوجه میشود که این پیغام متعلق به شما است و باید هرچه زودتر اجرائی شود. مثلا خدا نخواسته باشد بعد از مدتی سر از بیمارستان در میآوریم. یا اینکه پس از چند روز یک اتفاق ناخوشایند را تجربه میکنیم.
کائنات با هیچ یک از اینها کاری ندارد. او مامور است و معذور. او فقط فرمان شما را اطاعت میکند. لذا با دریافت آن کد اختصاصی شما، متوجه میشود که این پیغام مربوط به شما میباشد. آن پیغام به پرونده شما منتقل خواهد شد. تا سر وقت خودش به مورد اجرا در بیاید.
بازمیگردیم به مثال بالا:
همان شخص ناراحت و ناراضی هم اکنون پیامی توسط ضمیرناخودآگاهش به کائنات ارسال کرده است. کائنات با دریافت آن پیام از طرف ضمیرناخودآگاه آن شخص، شروع به کار میکند.
کائنات بسیار دقیق و در عین حال هوشمند عمل مینماید. برای هر پیامی که حاوی یک احساس مثبت یا منفی است یک معادل فیزیکی دارد. دقیقا معادل همان پیامی که دریافت کرده است. نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر. یعنی نسبت به میزان قوی یا ضعیف بودن آن پیام و احساس دریافتی، معادل فیزیکی آن را برای شخص تدارک خواهد دید.
کائنات با بررسی پرونده آن شخص، متوجه اظهار نارضایتی و بد بودن حال وی میشوند. کائنات هرگز نمیتوانند تشخیص بدهند که این اظهار ناخشنودی و ناراحتی به خاطر چیست. کائنات هرگز نمیتواند تشخیص بدهد که این ناراحتی و بد بودن حال وی فقط به خاطر یک تفکر منفی و باور غلط زودگذر بوده است.
کائنات برای هر پیام و احساسی تعریف خاص خودش را دارد. وقتی کسی پیام و احساس منفی مثل نمونه بالا ارسال کرد، آنگاه کائنات بنا را بر این میگذارند که این شخص یک اتفاق ناگوار را درخواست کرده و قصد دارد یک رویداد ناخوشایند را تجربه نماید. شاید به نظر مضحک برسد اما حقیقت دارد. کائنات با هیچ کسی شوخی و تعارف ندارد.
چون آن احساس منفی که سرشار از غم و ناراحتی و اندوه است از نظر کائنات نشانه این است که آن شخص در حال تجربه یک اتفاق ناگوار است. لذا قبل از شروع و اقدام برای آن شخص بخت برگشته، نگاهی به وضعیت زندگی وی میکند.
کائنات به وسیله چشم های تیزبین خود، تمام موقعیت زندگی ما را در یک لحظه آنالیز میکند. دوربین ها و چشم هایی که حتی نمیتوان در ذهن تصورش کرد.
زندگی آن شخص هم آنالیز میشود. کائنات پس از آنالیز کردن زندگی آن شخص متوجه میشود که شرایط زندگی وی با پیغامی که فرستاده هماهنگ نیست. چون این پیغام ها و احساساتی که ما به کائنات ارسال میکنیم مانند یک دستورالعمل هستند.
به عبارتی کائنات همان غول چراغ جادوی ما است. رابط وی هم ضمیرناخودآگاه میباشد. یعنی ضمیرناخودآگاه شما چراغ جادو و کائنات عالم هستی هم غول آن است.
کائنات متوجه نمیشوند دستورالعملی که برایش ارسال شده با موقعیت فعلی او مطابقت ندارد. لذا با سرعت هرچه زیاد زیاد شروع به کار و تغییرات لازم میکند.
کائنات موظف است که طبق دستوری که از طرف آن شخص دریافت کرده است زندگی او را دقیقا طبق همان پیغام چیدمان نماید. لذا پس از مدتی آن شخص غمگین و ناراحت که از بابت کار جدید خود ناراحت و غمگین بود، از کار خود اخراج میشود.
شاید هم تصادف کرده و دست و پایش داخل گچ برود. یا یکی از عزیزترین افراد خانواده اش بیمار شده و او را نگران و غمگین نماید. یا یک گرفتاری برایش بوجود میآید که آنگاه واقعا دیگر ناراحت و غمگین خواهد بود.
اتفاقی را تجربه میکند که احساسش دقیقا معادل همان احساسی بود که به کائنات فرستاده است. آدم عاقلی که در حال زندگی عادی خود است و میتواند با ایجاد افکار و احساسات مثبت و آرام اتفاقات بهتری را دریافت کند، هرگز اظهار ناراحتی، غم و اندوه و ناله و شکایت نمیکند.
شاید بگوئید که محمد، نفس تو از جای گرم در میآید که این حرف ها را میزنی. مگر میشود که در این شرایط فعلی گله و شکایت نکرد. با این همه نگرانی و مشکلات دیگر مثل کرونا ویروس و گرانی های سرسام آور، آیا میتوان خوشحال بود و ناراحت نشد؟
خوب حق با شماست!
شما مختار هستید و صاحب اختیار اعمال و افکار و احساسات خودتان هستید. شما میتوانید همچنان ناراحت و غمگین و افسرده باقی بمانید. میتوانید دائما شکایت و ناله و نفرین کنید. میتوانید با ارسال پیام های منفی به کائنات زندگی را بدتر از اینی که هست بنمائید.
همین طور میتوانید آرامش داشته و همواره شکرگزار باشید. شکرگزار و آرام باشید و با ایجاد احساس مثبت در خود، اجازه ندهید که اتفاقات و رویدادهای بعدی زندگی شما به صورت ناخوشایندی رخ بدهند. فراموش نکنید که این خود شما هستید که کیفیت اتفاقات زندگی خودتان را رقم میزنید. تقدیر و سرنوشت فقط مال قصه هاست.باور کنید.
فرض کنید شما در نقطه "الف" ایستاده اید. قرار است به نقطه "ب" برسید. شما چه بخواهید و چه نخواهید پس از مدتی به مبدا خواهید رسید. در رسیدن به مبدا هیچ شکی نیست. اما مهم آن است که شما چگونه و با چه کیفیتی به مبدا میرسید. همه ما در یک مسیر درحال حرکت هستیم. مسیر زندگی.مسیری که بازگشتی نداشته و توقفی هم در کارش نیست. پس از مدت زمان مشخصی هم به یک مقصدی که مورد نظرمان است میرسیم.
آیا میخواهید نام آن مقصد را سرنوشت یا تقدیر بنامید؟ خوب همه بدون استثنا در حال حرکت و زندگی کردن هستیم. هرکسی بلاخره پس از مدت زمان مشخصی به یک ما و یا یک سال آینده وارد خواهد شد.(البته اگر خدا بخواهد).
اما نکته اینجاست که چگونه این زمان طی میشود؟ ما لحظه های خود را چگونه سپری میکنیم تا به آن یک ما یا یک سالی در آینده که تقدیر و سرنوشتش نامیده ایم، برسیم؟
اگر لحظه های شما مثبت و سرشار از احساس شکرگزاری و آرامش باشد آنگاه شما وقتی به مقصد خود رسیدید احساس خوشبختی و سعادت خواهید کرد. میتوانید بگوئید که من سرنوشت و تقدیر خوبی داشتم.
و اگر این لحظات به زیبایی سپری نشوند و شما همواره در حال غرزدن و شکوه و شکایت باشید و همیشه احساس منفی در خود ایجاد کنید آنگاه وقتی به مقصد مورد نظر برسید با توجه به کیفیت ضعیف بدست آمده شما باید از یک سرنوشت و تقدیر شوم برخوردار شده باشید.
همانگونه که ملاحظه فرمودید، سرنوشت و تقدیر نتیجه احساس همین الان شماست. باید توجه داشت که احساسات منفی، موجب میشوند که کار آدمی به بیمارستان و زندان و هزار و یک گرفتاری دیگر کشیده بشود. یادتان باشد که خیلی ها هستند که آزو دارند در شرایط فعلی شما باشند.
پس هرگز ناله و نفرین و شکوه وشکایت نکنید. همیشه شکرگزار باشید. اجازه بدهید احساس آرام و مثبتی در شما شکل بگیرد. یقین داشته باشید که در این صورت کیفیت بعدی زندگی شما به شکل خوشایندی برایتان به وقوع خواهند پیوست.