بسیاری از انسانها معنی حقیقی زندگی را نمیدانند. آنها باور کردهاند که تا زمانی که مثلا" اتومبیل جک اس 5 نداشته باشند و با آن به مسافرت نروند، هرگز احساس خوشبختی نخواهند کرد. خوب کسی که خوشبختی خود را در داشتن یک اتومبیل بداند قطعا" هرگز طعم خوشبختی را حس نمیکند اگر هم بکند بصورت موقتی است و ماندگاری چندانی ندارد. چون به محض اینکه این اتومبیل به هر دلیلی از دستش برود او دوباره همان آدم بدبخت سابق خواهد بود. (بقول اکهارت توله، داشتن اتومبیل مدل بالا یا حتی جِت شخصی بد نیست خیلی هم خوب است اما به شرط اینکه به خاطر داشتن آنها حال تو خراب نشود).
گاهی بعضی ها آنچنان خودشان را به زحمت میاندازند تا اتومبیل مورد نظرشان را بدست آورند که پس از خریدن آن دچار بیماری شده و سر از بیمارستان در میآورند یا بخاطر بدهکار بودن سر از زندان! واقعا" این چه فایده دارد؟ چه لذتی دارد؟ شما اتومبیل مورد نظرت را بدست بیاوری یا کارشناسی ارشد خود را بگیری به قیمت از دست دادن سلامتی خودت؟! این واقعا" چه لذتی میتواند داشته باشد؟
شما ترجیح میدهید اصلا" اتومبیل نداشته باشید و با اتوبوس به مسافرت بروید درحالی که سلامت و سرحال هستید در کنار خانواده یا اینکه اتومبیل گران قیمتی تهیه کنید اما دائما" در حال مصرف انواع داروها بوده و از استرس قرض و بدهکاری شبی آرام نداشته باشید؟ کدامیک برای شما خوشایند تر است؟
به همسایه و فامیل و همکار چه ربطی دارد که ما چه اتومبیلی داریم یا اصلا" نداریم. به دیگران چه ربطی دارد که ما کجا زندگی میکنیم. خب اهمیت دادن به حرف دیگران است که باعث میشود گاهی چنان خودمان را به آب و آتش بزنیم که آرامش را با دست خودمان کفن میکنیم و در گور بدبختی میگذاریم.
به حرف دیگران اهمیت ندهید. خودتان باشید و برای خودتان زندگی کنید. احساس خوب و خوشایندی داشته باشید تا اتفاقات خوب یکی پس از دیگری نصیب شما بشود.
پس خوشبختی را باید یک احساس دانست و باور کرد. خوشبختی احساسی است از شادمانی و رضایت از بابت هر آنچه که هم اکنون در اختیارت است. تا زمانی که ناراحت و غمگین باشی که چرا من بعضی چیزها را ندارم، و دائما" این سوال ها را از خود بپرسی و خودت را با دیگران مقایسه کنی، مطمئن باش که نه تنها به چیزی نمیرسی بلکه روز به روز در مسیر مِنهای یکِ محور زندگی حرکت خواهی نمود. اتفاقات ناگوار یکی پس از دیگری به سراغت خواهند آمد. ( آنوقت است که شروع به گله و شکایت و ناله و زاری خواهی کرد که چرا این همه اتفاقات بد برای من رخ می دهد. پس این عدالت کائنات خداوند کجاست؟!).
همین الان احساس خوبی داشته باش. از قدرت تخیلت استفاده کن. اتفاقاتی را در ذهنت به تصویر بکش که باعث خوشحالی تو شده و در تو ایجاد هیجان میکند. ضمیرناخودآگاه و کائنات تفاوتی بین این هیجان و احساس خوب در ذهن تو و یا در واقعیت قائل نیستند. آنها این هیجان و خوشحالی را باور میکنند.
همین الان به خودت بقبولان که داشته های فعلی تو، سزاوار تشکر و سپاس از خدای مهربان است. فقط به داشته هایت فکر کن. آنها زیادتر خواهند شد. هرگز به نداشتهها فکر نکن که باعث کمتر شدن داشته هایت خواهند شد.
همین الان باور کن که تو یکی از هزاران هزار آدم خوشبخت روی زمین هستی.
متاسفانه اکثر اوقات ما احساس خوبی نداریم و همین نبودن احساس خوب و مثبت و با نشاط، باعث میشود که ما روز به روز به سمت منفیِ محورِ زندگی پیش برویم.
نمیخواهیم باورکنیم که برای رفتن به سمت مثبتِ محورِ زندگی باید در مرحله خنثی، احساس خوبی داشته باشیم. باید امیدوار و با نشاط باشیم. بخندیم و خوشحال باشیم تا اتفاقات خوب را جذب کنیم. زیرا اتفاقات خوب در اثر احساس خوب و با نشاط پدیدار میشوند.
شما میتوانید زندگی خوب و دلخواهتان را داشته باشید حتی اگر شرایط جامعه سخت باشد. کائنات با هر آدمی بصورت خصوصی برخورد و معامله میکند. در همین جامعهای که ما درحال زندگی هستیم آدمهای خوشبخت هم کم نیستند. آدمهای شادی که از زندگی خودشان در محیط خانه و در کنار خانواده لذت میبرند. از داشته های خودشان بهترین استفاده و بهره را میبرند و خوشنود و شادمان هستند. در این مسیر خوشنودی و شادمانی، اتفاقات خوب هم یکی پس از دیگری برایشان رخ میدهد.
در زمان ناشکری و ناسپاسی و ناراحتی، اتفاقات بد، یکی پس از دیگری از راه میرسند. این سرنوشت و اقبال نیست. این خواست خود ماست. در شرایط بد، کیفیت اتفاقات زندگی خودمان را بد و بدتر میکنیم. بعد از زمین و زمان مینالیم و به همه ناسزا میگوئیم. سپس انتظار داریم حالمان بهبود پیدا کرده و اتفاقات خوبی را تجربه کنیم. این محور همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. این قانون کائنات است. نه دست من است و نه دست تو و نه دست هیچ کسی دیگر.
ممکن است بعضی ها بگویند آنها خوش شانس هستند.
خبر خوب اینکه اصلا" شانسی در کار نیست. فقط میزان، قدرت احساس خوب و مثبت است. کائنات هوشمند آفریده شده اند. وقتی احساس بدی دارید آدمهای ناراحت و منفی را به سمت خود جذب میکنید. وقتی احساس بدی دارید اتفاقات ناخوشایند یکی پس از دیگری سر راهتان سبز میشوند. وقتی اوقاتتان تلخ است انگار تمام دنیا با شما سر جنگ دارند. برایتان پیش نیامده؟
ممکن است اطرافیان شما آدمهای مثبت اندیشی نباشند. ممکن است دائما" القائات منفی به شما بدهند. شما محکم باشید. اهمیتی ندهید.
شما همچنان افکار و احساس مثبت خودتان را داشته باشید. بزودی آنها خواهند دید که احساس مثبت و شادمانه شما چگونه اتفاقات خوب و شگفت انگیز را سر راهتان قرار خواهد داد.
مراقب آنچه که میبینید باشید. هر برنامه و فیلمی را نگاه نکنید. برنامه ها و فیلم هایی که باعث ناراحتی و ایجاد استرس در شما میشوند را کنار بگذارید. از برنامه ها و فیلم هایی استفاده کنید که شما را شاد میکنند. احساس خوبی در شما ایجاد میکنند.
اکنون دیگر رادیو و تلوزیون منحصر به دو کانال مانند حدود سی چهل سال پیش نیست. اکنون شبکه های رادیویی و تلویزیونی بیشماری وجود دارد که شما میتوانید به دلخواه خودتان برنامه مورد نظرتان را انتخاب کرده و تماشا کنید. کسی شما را مجبور نکرده که برنامههایی را تماشا کنید که در شما ایجاد استرس میکند.
در ابتدای بعضی از فیلم ها و سریال ها مینویسند که این برنامه برای افرادی که ناراحتی قلبی دارند و یا افراد زیر 16 سال مناسب نیست.
خُب این یعنی اینکه اگر شما حتی اگر ناراحتی قلبی هم نداشته باشید به دلیل ایجاد ترس و دلهره و استرس، ممکن است احساس و حالتان خراب بشود. اصلا" چه دلیلی دارد که من بنشینم و فیلمی را تماشا کنم که حالم را خراب میکند؟ مگر من قدرت انتخاب ندارم؟
خب اگر من قدرت انتخاب دارم چرا کاری نکنم که در من ایجاد خوشحالی کند. احساس خوبی ایجاد نماید.
فقط کافیست که من باور داشته باشم که اگر احساس خوب و مثبتی داشته باشم آنگاه کیفیت اتفاقات زندگی من هم بهبود پیدا خواهد کرد. همین.
پایان