هر چند که وجود یک کیف قاپ و سارق در نظر اول بسیار ناراحت کننده بوده و احساس تاسف آدمی را بر میانگیزد و آدمی را به تامل وا میدارد که اصولا" چرا باید در جامعه ما چنین افرادی وجود داشته باشند که سلامتی روانی جامعه را به خطر میاندازند اما حقیقت این است که ما آدم ها خودمان با تولید انرژی ها و احساسات منفی به این افراد که در پیرامون ما هستند، ماهیت و قدرت عمل میدهیم. میپرسید چگونه؟
ما آدمها با داشتن احساس منفی در واقع در حال تولید انرژی منفی هستیم. در هر لحظه در حال ارتباط با ضمیرناخودآگاه خود و کائنات عالم میباشیم.
کائنات در هر لحظه درحال دریافت پیام از طرف ما هستند. به عبارتی این ارتباط پیچیده همیشه و به صورت شبانه روز وجود دارد. حتی برای یک لحظه هم قطع نمیگردد.
وقتی که شخصی وارد یک فاز منفی مانند حالت غم و اندوه شد بلافاصله هالهای از انرژی منفی پیرامون خود تولید میکند. در حالی که حالت غم و اندوه در یک وضعیت رضایتبخش و شادمانی بوجود نخواهد آمد.
لازمه بوجود آمدن حالت غم و اندوه، تفکر و باور نداشتن یا از دست دادن است.
یک آدمی که همه چیز دارد و یا هر لحظه در حال بدست آوردن بهترین ها است هرگز نمیتواند غمگین و افسرده باشد.
اگر چنین حالتی داشته باشد قطعا" به سلامتی روحی و روانی وی باید شک نمود. آدمها وقتی شروع به ناله و شکایت میکنند در واقع به گونه ای غیر مستقیم به کائنات اعلام مینمایند که من از شرایط فعلی خودم رضایت ندارم. من خوشنود و خوشحال نیستم.
برداشتی که کائنات از ناخشنودی و عدم رضایت دارند این است که تصور میکنند که آن شخص یا چیزی با ارزش را از دست داده و یا اینکه در شرف از دست دادن است که این چنین غمگین و ناراحت و ناراضی است.
کائنات هرگز نمیتواند بفهمد که علت ناراحتی و غم ما چیست. کائنات فقط ماهیت احساسی غم و اندوه و یا شادی و خوشحالی را دریافت میکند. وقتی کسی حالت غم و اندوه به خود میگیرد، کائنات به این خیال که این شخص چیزی را از دست داده یا قرار است از دست بدهد شروع به کار نموده و کیفیت اتفاقات زندگی وی را در آینده به گونه ای چیدمان میکند که اتفاقات حاصله تطابق کامل با احساس غم و اندوه فعلی او داشته باشد. این وظیفه کائنات است که مو هم لای درزش نمیرود.
کائنات با دقت تمام کار خود را انجام میدهد. علت اینکه این همه در این مطلب یا مقوله های قبل تاکید میشود که تحت هیچ شرایطی اجازه ندهید احساستان خراب بشود و حالت غم و اندوه به خود بگیرید همین است که متاسفانه یا خوشبختانه کائنات قادر به تشخیص این موضوع نیست که دقیقا" چه کسی در حال دعا یا نفرین است.
علت غم و اندوه و یا خوشحالی شما چیست؟ همانگونه که وقتی شما خوشحال هستید به هر دلیلی که باشد حتی شما ممکن است بدون دلیل بگوئید و بخندید، در این صورت کائنات نمیتواند متوجه بشود که شما بدون دلیل میخندید و شاد هستید. کائنات تصور میکند که شما در حال تجربه یک اتفاق لذت بخش و مورد دلخواهتان هستید.
کائنات تصور میکند که شما در حال بدست آوردن یک چیز خوب و ارزشمند هستید که توانسته شما را این چنین خوشحال کند. لذا کیفیت اتفاقات زندگی شما را در آینده به گونه ای تدارک خواهد دید که اتفاقات آن دقیقا" مطابق با همین احساس خوشحالی الان شما باشد.
یعنی اتفاقی در زندگی شما رخ میدهد که مثل همین الان خوشحال خواهید شد و موجب خنده شما را فراهم خواهد کرد.
حال این خوشحالی شما هر چقدر بیشتر و عمیق تر باشد به همان نسبت آن اتفاقی که کائنات برایتان تدارک دیده است بهتر و خوشایندتر خواهند بود.
غم و اندوه و افسردگی هم چنین هستند. کائنات نسبت به همان میزان غم و اندوه و احساس بد شما، اتفاقات ناخوشایند را برایتان تدارک خواهد دید.
این قانون کائنات است. هیچ تبعیضی هم در کار نیست. میخواهید پیامبر خدا باشید یا یک شخص عادی مانند من. برای کائنات هیچ تفاوتی ندارد که این احساس ارسالی متعلق به کیست. کائنات بسیار هوشمند و دقیق طراحی شده است.
لذا تولید انرژی های منفی باعث خواهد شد که یک شخصی که زمینه انجام یک عمل خلاف قانون را دارد، قدرت و باور گرفته و اقدام به کار نماید.
هیچ آدمی بالقوه کیف قاپ و سارق نیست. هیچ آدمی بالقوه جنایت کار نخواهد بود. باید انرژی های منفی کافی برای قدرتمند کردن وی تولید شود. و این انرژیها توسط خود ما تولید میشود.
صحبت کردن در مورد موضوعات منفی یکی از آنهاست.
چه لزومی دارد همیشه از بیماری صحبت کنیم. چه لزومی دارد همیشه در مورد قرض و بدهکاری و کمبودها حرف بزنیم. ( حتی اگر وجود دارند) مگر با صحبت کردن در مورد موضوعات منفی چیزی درست میشود؟ مگر مسئله ای تا کنون با عنوان کردن موضوعات منفی و غم انگیز حل و فصل شده است. قطعا" فقط احساس ما خراب خواهد شد و اتفاق دیگری رخ نخواهد داد.
لطفا" این نکته را جدی بگیرید که صحبت کردن و فکر کردن در مورد موضوعات منفی باعث میشود که اتفاقات ناگوار را به سمت خودمان جذب کنیم. به عبارتی وقتی شما احساس منفی در خود ایجاد میکنید درواقع با تولید هالههای انرژی منفی، در مدار و مسیر اتفاقات ناخوشایند قرار میگیرید. این مسیر و مدار منفی ممکن است اتفاقات گوناگون و متنوعی در خود داشته باشند. یکی از آنها میتواند وجود یک کیف قاپ یا سارق باشد.
یکی از آنها میتواند یک شخصی باشد که با متلک انداختن و ایجاد مزاحمت برای شما باعث آزاردگی خاطرتان را فراهم نماید.
یا اینکه یک اتومبیلی باشد که با رد شدن از روی یک گودال پر از آب در هوای بارانی پائیز و پاشیدن آن آب گل آلوده به روی لباس شما، باعث ناراحتی شما بشود و یا هر چیز دیگری که ممکن است پیش بیاید.
به عبارتی میخواهم بگویم که هیچ رویداد منفی اعم از کیف قاپی یا سرقت یا مزاحمت خیابانی و یا هر چیز دیگری هرگز به خودی خود پدیدار نخواهند شد. آنها به خودی خود بوجود نمیآیند. نه اینکه وجود نداشته باشند. نه اتفاقا" هستند.
کیف قاپ، سارق، مزاحم خیابانی، آدمهای عصبی و پرخاشگر، تمام این ها وجود دارند اما اینها بالقوه هیچ عملی در مورد شما صورت نخواهند داد تا زمانی که شما به آنها قدرت و انرژی داده و جذبشان کنید.
شما با تولید و ارسال انرژی های منفی به سمت آنها، در واقع به آنها قدرت حرکت و اقدام خواهید داد. آنها را تجهیز میکنید که کیف شما را بقاپند. یا اینکه مزاحم شما بشوند. تا زمانی که شما احساس مثبت و شادی داشته باشید هرگز دچار چنین حوادث ناخوشایندی نخواهید شد.
شخصی تعریف میکرد که،"هنگام غروب بعد از اینکه مغازه را بستم، به دیوار تکیه کرده و مشغول نوشتن یک پیامک برای یکی از دوستانم شدم. همینطور که داشتم پیام را مینوشتم با خودم فکر کردم که، دقیقا" این گونه میشود که سارقین گوشی را به سرقت میبرند. اما مهم نیست. وقتی که سارق گوشی مرا از دستم قاپید، من یک لگد به او میزنم و او را نقش زمین کرده و گوشی خود را پس میگیرم".
این شخص در ادامه افزود:" هنوز چند لحظه ای از این فکر و اندیشه من نگذشته بود که یک موتور سوار به من نزدیک شد در حالی که پسر جوان دیگری در ترک موتور او نشسته بود. آنها به آرامی و خونسردی هرچه تمامتر گوشی را از دست من گرفتند. بله گرفتند. حتی گوشی را نقاپید که من هول شده و سریع اقدام نمایم. آنقدر خونسرد و آرام گوشی را از دست من در آورد که ابتدا فکر کردم یکی از دوستانم است و قصد دارد با من شوخی کند. چون خیلی طبیعی این کار را انجام دادند. کمی ایستادم و دور شدن آنها را نگاه کردم. با خودم گفتم که خوب الان می ایستند و مرا صدا میزنند و میگویند که شوخی کردیم و بیا گوشی خود را تحویل بگیر. اما وقتی که به انتهای خیابان رسیده و پیچیدند آنوقت بود که فهمیدم اشتباه میکردم. آنها سارقینی بودند که خودم با ذهن خود از آنها دعوت کردم که از بین این همه آدم، به سراغ من بیایند و گوشی مرا از من بگیرند و من هم نه توانستم به آنها لگد بزنم و نه گلاویز شوم".
این نمونه ای است از نمونه های زیادی که در این اجتماع رخ میدهد. به یاد داشته باشید که هیچ رویدادی در این جهان بدون درخواست ما برای ما رخ نخواهد داد.
تا شما با احساس منفی خود تولید انرژی منفی نکنید هرگز حادثه ای تلخ برایتان رخ نخواهد داد. پس لطفا" همیشه مثبت اندیش باشید. به خاطر خودتان مثبت اندیش باشید. به خاطر خودتان هرگز اجازه ندهید افکار منفی وارد ذهن و زندگی شما بشود.
اگر احساس کردید کسی قصد دارد با سخنان یا کارهایش شما را عصبانی و خشمگین کند یا کاری کند که غم و اندوه و افسردگی به سراغ شما بیاید، جلوی او را بگیرید و اجازه ندهید احساس شما را خراب کند. زیرا خراب شدن احساس همان و خراب شدن کیفیت اتفاقات زندگی شما و تجربه حوادث ناگوار همان.
شاید عده ای بگویند، مگر آدم عاقل هم برای خودش درخواست اتفاقات ناگوار میکند؟ مگر کسی پیدا میشود که دوست داشته باشد یک کیف قاپ به سراغ او رفته و کیف او را به سرقت ببرد؟
حق با این دوستان است. هیچ کسی دوست ندارد چنین اتفاقاتی را تجربه نماید. اما اکثر اوقات ما ناخواسته و ناآگاهانه این اتفاقات را جذب میکنیم.
با نوع سخنان، افکار، احساسات و اعمال خودمان باعث میشویم تا کائنات برداشت های خاصی از ما دریافت نمایند.
برداشت هایی که آنها را به منزله یک فرمان و دستورالعمل تلقی نموده و کیفیت اتفاقات زندگی ما را طبق آن رقم میزنند.
با گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک، کیفیت اتفاقات زندگی را به بهترین شکل ممکن رقم بزنیم. ان شالله.
پایان