برای روشن شدن مطلب اجازه بدهید یادآور بشم که وقتی خدای مهربان آدم را خلق کرد فرمود:" من از وجود خودم در وی دمیدم".
یعنی یک موجود خدائی خلق شد. خداوند فرمود:" من کسی را خلق میکنم که میتواند خلق کند. بیافریند و موجب تغییر بشود. من برای خودم یک جانشین بر روی زمین خلق کردم".
متاسفانه خیلی از آدمها معنی جانشین و خداگونه بودن را یا نمیدانند یا به کلی فراموش کرده اند. یادشان رفته که خداوند قدرت خاص و منحصر به فردی را در وجود وی قرار داده است.
این قدرت همان توانائی خلق و اختیار و تغییر است.
قدرت و توانائی خاصی که فقط در آدم وجود دارد و موجودات دیگر فاقد این توانمندی استثنائی میباشند.
اما آدمها چگونه با دست خودشان لگد به بخت خودشان میزنند؟
همانگونه که اشاره شد آدمی قدرت خلق دارد. یعنی چی؟
این بدان معناست که آدم میتواند کیفیت اتفاقات زندگی خودش را به دلخواه و میل خودش خلق نماید. به آن هرگونه شکل و حالتی که میخواهد بدهد.
میتواند تغییر ایجاد کند. یعنی وقتی یک چیزی را خلق کرد میتواند آن را عوض کرده و به آن شکل و حالتی دیگر با ماهیت جدید بدهد.
به عبارتی آدم همواره اختیار دارد و همیشه میتواند از مسیری که در حال حرکت است تغییر عقیده داده و از مسیر دیگری حرکت کند.
اگر در حال انجام کاری است، میتواند آن کار را به اختیار با کار دیگری عوض کند. اگر در حال برقراری ارتباط با شخص خاصی است و تشخیص میدهد که این ارتباط میتواند به او آسیب بزند، قدرت تغییر این ارتباط و یا قطع آن را دارد.
اما آدمها همیشه از این توانائی منحصر به فرد خود به شکل مطلوبی استفاده نمیکنند. آنها با کارهایی که انجام میدهند در واقع این قدرت و توانائی خود را به نوعی در وجود خویش خفه میکنند. گاهی آدمها به راحتی تحت تاثیر اطرافیان خود قرار میگیرند و آنگاه دیگر خودشان نیستند.
حالت هایی مانند خشم و عصبانیت، کینه و دشمنی، فحاشی، غم و اندوه، ناله و شکایت، ناسپاسی و این قبیل حالت ها و احساسات منفی، هرکدام به تنهائی کافیست تا این قدرت عظیم را در انسان تحت تاثیر قرار بدهد.
وقتی شخصی در حالت خشم و عصبانیت قرار میگیرد آنگاه دریچه های ورودی و خروج نیروهای خدائی و انرژی های مثبت در انسان بسته خواهند شد.
به عبارتی حالت و احساساتی مانند خشم و عصبانیت با نیروهای خدائی هیچ گونه همخوانی ندارند. حالت ها و احساسات منفی دیگر هم، چنین هستند.
هروقت شخصی در این حالت ها قرار گرفت ناخواسته دیگر قدرت های خدائی فضای درون ذهن و ضمیرناخودآگاهش آماده دریافت ارتعاشات و پیام های منفی بیرونی خواهد شد.
در این حالت است که دیگر آن قدرت اختیار و خلق و تغییر که خداوند در انسان به ودیعه نهاده است دیگر کارائی خودش را از دست خواهد داد.
به همین خاطر است که در هنگام خشم و عصبانیت، شخص عصبانی کنترلی روی کارهای خود ندارد. نمیتواند درست تصمیم بگیرد و هر کار ناخوشایندی از وی ممکن است سر بزند. چون از نیروها و انرژی های خدائی در آن لحظه دیگر خبری نیست که بتواند توسط آن ایجاد دگرگونی و تغییر نماید.
تغییر و دگرگونی در جهت سازندگی و شکوفائی وجود خویشتن را از دست خواهد داد. اما نیروهای منفی در این هنگام آماده هر گونه عملیات مخرب هستند.
زیاد دیده شده که شخص عصبانی و خشمگین در این مواقع قدرت تشخیص خود را از دست داده و توسط او کارهایی انجام گرفته است که وقتی به حالت عادی باز گشته به شدت موجب تعجبش شده است.
حالت ها و احساسات منفی که در بالا اشاره شد همگی باعث میشوند که فضا برای حضور انرژی های منفی باز بشود. انرژی های منفی وقتی وارد ذهن و وجود آدمی بشود باعث خواهند شد که در هر لحظه پیام ها و ارتعاشات منفی و ناخوشایندی به ضمیرناخودآگاه و کائنات ارسال بشود.
در این هنگام سیستم مخابراتی بدن، بدست دشمن افتاده است و دیگر پیامهای مثبت و مفید مخابره نمیشود بلکه همگی پیامهای منفی و ناخوشایند هستند. لذا در چنین شرایطی ضمیرناخودآگاه در هر لحظه در حال دریافت پیامها و ارتعاشات منفی است.
این پیامها که از همان احساس و حالت منفی سرچشمه گرفته اند بلافاصله در هر لحظه به کائنات انتقال پیدا میکنند.
کائنات هم وظیفه دارند به پیامهای ارسالی توسط ضمیرناخودآگاه پاسخ بدهند.
کائنات اعتماد خاص و کاملی به ضمیرناخودآگاه هر فردی دارند. کائنات بدون چون و چرا، پیامها و ارتعاشات ارسال شده توسط ضمیرناخودآگاه را به مورد اجرا میگذارند.
در این هنگام که روح و روان آدمی توسط نیروها و انرژی های منفی احاطه شده است هر لحظه پیامهای منفی در حال وارد شدن به ضمیرناخودآگاه هستند.
ضمیرناخودآگاه هم همان گونه که از نامش معلوم است اصلا" کاری به این ندارد که این پیامها چه پیامد ناخوشایندی میتواند برای این شخص داشته باشد.
او هم مانند کائنات به صاحب خود کاملا اعتماد دارد و چشم و گوش بسته و بدون هیچ شک و تردیدی هر آنچه را که دریافت کند بدون هیچ گونه دست کاری و تغییری به کائنات انتقال میدهد.
پس وقتی که شخصی در یک حالت احساسی منفی مانند خشم و عصبانیت و غم و اندوه قرار گرفت، ناخواسته در مدار منفی و خاکستری قرار گرفته و از نظر روحی و روانی وضعیت ناخوشایندی خواهد داشت.
لذا بلافاصله ضمیرناخودآگاه شروع به دریافت این نیروها و انرژی های منفی همراه با پیامهای ناخوشایند و منفی خواهد کرد.
وقتی کائنات پیامهای منفی را از ضمیرناخودآگاه دریافت نمود آنگاه شروع به کار میکند.
وظیفه کائنات چیست؟
وظیفه کائنات این است که کیفیت اتفاقات زندگی آدمها را شکل داده و خلق نماید. البته کائنات از طرف خود هیچ قدرت و اختیاری ندارد و حتما" باید این دستور و فرمان از طرف خود شخص صادر بشود.
شخص نا آرام و منفی، خودش این پیامها را ارسال میکند و کائنات هم موظف و ملزم به انجام هستند.
کائنات اتفاقات و حوادث زندگی آدمها را بر اساس همان پیامهایی که دریافت کرده است چیدمان میکند. کائنات قوانین مخصوص به خود را دارد.
مثلا" خشم و عصبانیتی که در یک شخص ایجاد شده و پرخاشری، فحاشی، زد و خورد و این قبیل مسائل هم به آن اضافه میشود، آنگاه کیفیت دریافت اتفاقات ناگوار در آینده برایش متفاوت خواهد بود با شخصی که در حد معمول و خیلی مختصر درباره موضوعی عصبی شده و زود هم از آن حالت خارج شده است.
کائنات خودش بر اساس قوانین خودش، نسبت به کیفیت و اندازه اتفاقات بد و یا خوب، برنامه دارد و بر اساس میزان درجه پیامهای دریافتی از هر شخصی، کیفیت اتفاقات خوشایند یا ناخوشایند را تعیین میکند.
بعضی ها بسیار ناسپاس هستند. از بابت داشته های فعلی خودشان ناخشنود میباشند. دائما" با سخنان و کارهایی که انجام میدهند از خدا و کائنات ناخشنود بوده و به زمین و زمان نفرین و دشنام نثار کرده و ناله و شکایت سر میدهند.
این گروه به زودی بازتاب بسیار تلخی از این حالت و احساس منفی خود را دریافت خواهند نمود. شاید ایشان بعد ازمدتی به بیماری دچار بشود.
شاید حتی یک درصد هم نتواند حدس بزند که عامل این بیماری که باعث شده هم اکنون در بیمارستان یا خانه بستری بشود خودش بوده است.
کائنات عالم با کسی شوخی و تعارف ندارد. بسیار جدی است. بسیار قانونمند است. کسی که دائما" سخنان زشت به زبان میآورد بلاخره به اندازه همان باید اتفاقات ناگوار را تجربه کند. گاهی ممکن است اتومبیل شخصی تصادف کرده و فقط سپر آن آسیب ببیند. گاهی موتور اتومبیل آسیب خواهد دید.
گاهی تصادف منجر به صدمات جانی میشود و ممکن است شخص برای مدتها در بیمارستان بستری بشود. یا حتی از ناحیه دست و پا علیل و ناتوان شود.
گاهی ممکن است چک شما برگشت بخورد. گاهی ممکن است فرزند شما بیمار بشود که برای ساعتی یا چند روز یا چند هفته با دیدن آن صحنه دل شما به درد بیاید.
گاهی ممکن است یک برخورد ناپسند را از طرف کسی دریافت کنید. و خیلی اتفاقات دیگر که همه نتیجه حالت و احساسات منفی شخص میتواند باشد.
باید به یادداشت که هیچ رویدادی در این جهان به خودی خود اتفاق نخواهد افتاد. هیچ پیش آمدی برای شما رخ نمیدهد مگر اینکه خودتان با کارهای خودتان، با احساسات منفی یا مثبت خودتان آن را جذب کرده و هم اکنون در حال تجربه آن هستید.
به هیچ عنوان نباید در یک حالت احساسی منفی باقی بمانید. برای کائنات تفاوتی ندارد که پیامهای منفی دریافتی از طرف ما به چه دلیلی در حال تولید و ارسال هستند.
کائنات با دریافت پیامهای منفی، کیفیت اتفاقات زندگی را به همان شکل منفی و ناخوشایند تغییر خواهند داد. به هیچ عنوان در یک حالت احساسی بد و منفی باقی نمانید.
اگر به دلایلی وارد یک فاز منفی شدید، با اشراف کامل به موقعیت خود، به سرعت از فضای آن احساس منفی خارج شوید.
کائنات در هر لحظه در حال دریافت هستند.
مراقب باشید که در هر لحظه چه پیامی به کائنات ارسال میکنید.
نوع رفتار شما که شامل فکرکردن و سخن گفتن هستند، کیفیت اتفاقات زندگی شما را در آینده تعیین میکنند.
پایان