بخاطر مساعد نبودن وضعیت جسمانی آن خانم که در صندلی جلو نشسته بود، راننده هم درگیر رسیدگی به وی بود و از کار و زندگی اش افتاده بود. اما فقط برای آن دختر خانم و آن آقا هیچ اتفاقی رخ نداد.
به نظر شما این عجیب نیست که در یک تصادف یکی به شدت آسیب میبیند و دیگری کمتر و یکی دیگر هم اصلا" هیچ اتفاقی برایش رخ نمیدهد؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟
چرا حوادث به این شکل رخ میدهند؟
چه عاملی باعث میشود که کیفیت اتفاقات و حوادث در زندگی ما آدمها متفاوت باشد؟
همانطور که بارها در این وبسایت گفته شده، هیچ رویدادی در زندگی ما آدمها به وقوع نمیپیوندد مگر اینکه ما خودمان قبلا" به نوعی آنرا دعوت کرده باشیم. خوب الان شما میگویید مگر ممکن است که آدمی خودش، اتفاقات ناگوار مثل تصادف و بیماری را برای خودش و با دست خودش جذب و دعوت نماید؟
بله. باید بگویم که متاسفانه چنین است. ما آدمها با افکار و احساسات و سخنانمان، اتفاقات آینده را رقم میزنیم.
کیفیت اتفاقات و حوادث آینده، بستگی به سخنانی دارد که شما هم اکنون بر زبان جاری میسازید. کیفیت اتفاقات و حوادث زندگی در آینده شما بستگی به افکاری دارد که شما هم اکنون در سر خود دارید.
کیفیت اتفاقات زندگی شما در آینده بستگی به نوع احساسی دارد که شما هم اکنون در خود ایجاد کردهاید.
خیلیها نمیدانند که تمامی کلمات و جملاتی که به زبان میآورند، چگونه در شکل گیری کیفیت سرنوشت آنها موثر است.
یعنی از کودکی، این موضوع و اهمیت آن به درستی به ما آموزش داده نشده است. نه توسط والدین و نه توسط مربیان در مدرسه. به همین خاطر با تقلید از بزرگتر ها، هر چه که به ذهنمان میرسد بلافاصله به زبان میآوریم. هر چه که میگویند براحتی میشنویم و هرچه را که نشانمان میدهند میبینیم.
پس وقتی براحتی و هیچ مانعی میشنویم و میبینیم و هر چه که به ذهنمان میرسد را به زبان میآوریم، قاعدتا" دیگر نباید در انتظار حوادث و اتفاقات خوبی در زندگی خود باشیم و انتظار داشته باشیم سرنوشت ما خوشایند از آب در بیاید.
کلماتی که به زبان میآورید دارای انرژی هستند. افکاری که از ذهن شما خطور میکنند هم دارای انرژی خاصی هستند. تمام این کائنات عالم که ما هم جزئی از آن هستیم، به نوعی از انرژی تشکیل شده است.
طبق قانون فیزیک، انرژی از بین نمیرود بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود. انرژی سخنان منفی و غم انگیز، متعاقبا" تبدیل به شکل دیگری از انرژی میشود.
انرژی کلمات منفی تبدیل به انرژی دیگری به شکل یک اتفاق ناگوار میشود. انرژی افکار منفی تبدیل به شکل دیگری از انرژی به صورت یک بیماری خود را نشان میدهد. اصلا" گمان نکنید که شما هر چه دلتان خواست میتوانید به زبان بیاورید.
هر کلمه و هر ارتعاش فکری، تبدیل به معادل خودشان میشوند. تبدیل به یک اتفاق میشوند. مطمئن باشید کسی بدون دلیل بیمار نمیشود. هیچ کسی بدون دلیل در بیمارستان بستری نمیشود.
هیچ کسی به راحتی و بدون دلیل دچار عارضه سکته قلبی یا مغزی نمیشود. مطمئن باشید که تمام این اتفاقات بواسطه سخنان، افکار و احساسات منفی بوده است که آن شخص برای مدتی به آنها پرداخته است.
هرگز کسی که سخنان منفی به زبان نمیآورد شاهد اتفاقات و حوادث بد نمیشود. هرگز کسی که مثبت اندیش است، اتفاق ناگواری را تجربه نمیکند. هیچ اتفاقی در زندگی شما رخ نمیدهد مگر اینکه خودتان آن را جذب کرده باشید. خودتان آنرا دعوت کرده باشید.
درمقابل، کسانی را داریم که همیشه مثبت اندیش هستند. وقتی صحبت از کسی میشود و دیگران مشغول بد گویی هستند او هرگز لب به سخنان منفی نمیگشاید و همیشه از خوبی دیگران میگوید.
هرگز برای کسی بدی نمیخواهد. برای همه دعا میکند و آرزوی سلامتی برای همه دارد. هر کمکی که از دستش بر بیاید به دیگران میکند. مهربان است. برای هیچ کسی ایجاد مزاحمت و ناراحتی نمیکند. زبانش به بد نمیچرخد.
در مورد خود و دیگران افکار منفی بکار نمیبرد. خُب کائنات هم هوشمند هستند و طبق قوانین خاص خودشان طراحی شدهاند. مگر میشود کسی که طبق قوانین کائنات رفتار میکند، دچار حادثه دردناکی بشود؟ غیر ممکن است.
این فرد در بدترین شرایط و زمانی که ناگوارترین اتفاقات روی میدهند، جان سالم به در میبرد و در کمال آرامش به سر خواهد برد. زیرا کائنات معادل سخنان و افکار و احساسات وی را به خودش باز میگرداند.
افراد عصبی و پرخاشگر، معمولا" اتفاقات ناگواری را تجربه میکنند. همیشه ناله و شکایت دارند که چرا همیشه باید آنها اتفاقات بد را تجربه کنند.
بعضیها زیاد تصادف میکنند. بعضی ها زیاد بیمار میشوند. بعضیها هم اصلا" تصادف نمیکنند. بعضی ها هم معمولا" اصلا" بیمار نمیشوند و کارشان به درمانگاه و بیمارستان نمیکشد.
من تمام این افراد را دیدهام و از نزدیک با طرز تفکرات و سخنانشان آشنا هستم. این افراد کسانی بودهاند که هرگز غیبت نمیکنند. هرگز برای دیگران بدی نمیخواهند. هرگز ایجاد مزاحمت برای کسی نمیکنند. سرشان در کار خودشان است و اهل منفی بافی نیستند.
آیا شما دوست دارید در کدام گروه باشید؟ (یا اصلا" در کدام گروه هستید؟)
آیا دلتان میخواهد که هرگز پایتان به درمانگاه و بیمارستان باز نشود؟
آیا دوست دارید که هرگز دچار تصادف نشوید؟
آیا دوست دارید که پایتان به پاسگاه و کلانتری و دادگاه باز نشود؟
خوب قطعا" خواهید گفت، بله دوست داریم. کدام آدم عاقل است که دوست داشته باشد در شرایط بد گرفتار باشد.
بله درست است هیچ آدم عاقلی دوست ندارد اما اکثر همین آدمهای عاقلی که گرفتار این پیش آمدهای ناگوار میشوند نمیدانند که تمام آن حوادث را خودشان با دست، زبان، فکر و احساس خودشان دریافت کردهاند.
بارها در این وبلاگ گفته شده که از شرایط موجودتان احساس رضایت و شادی بکنید. هر آنچه را که در اختیار دارید قدر بدانید و بابت همه داشتههایتان شکر گزار باشید.
نمیگویم به فکر آینده و پیشرفت خودنباشید. اصلا" منظورم این نیست. میگویم با ناشکری کردن و نالیدن و دائما" این و آن را به رخ خود و دیگران کشیدن، باعث نشوید که در زندگی اتفاقات بدی رخ بدهد که روز به روز از اهداف و خواستههایتان دورتر بشوید.
تصور کنید، شما وقتی سالم و سرحال هستید بهتر میتوانید به سمت اهداف و آرزوهایتان بروید و موفق باشید یا در زمانی که بیمار شدهاید و در بیمارستان بستری هستید؟
شما اگر ناشکری کنید و دائما" درحال ناله و شکایت باشید، به یقین با احساس منفی که در خود ایجاد میکنید زمینه یک بیماری یا اتفاق ناگواری را فراهم میکنید.
شما همچنان عقب و عقب تر خواهید رفت. این اتفاقات منفی اجازه نمیدهند که شما به هدف و آرزوی خودتان برسید. از یک طرف دوست دارید در زندگی پیشرفت کنید و از طرف دیگر اتفاقات و حوادث ناگوار را با سخنان و افکار و احساسات منفی، به سمت خود جذب میکنید. خوب این امکان پذیر نیست.
همین الان در هر وضعیت و موقعیتی که هستید، تصمیم بگیرید که به شدت مراقب زبانتان باشید. یادتان باشد هر حرفی که بزنید به شکل یک انرژی در فضا پخش شده و به کائنات عالم میرسد.
کائنات آن انرژی منفی را به شکل یک اتفاق و حادثه ناگوار به سمت شما باز میگرداند. مراقب باشید هر چیزی را نبینید. هر چیزی را نشنوید. به هر فکری توجه نکنید. خودتان را باکسی مقایسه نکنید. مقایسه کردن خود با دیگران، باعث میشود اعتماد به نفس شما صفر بشود.
ضمیرناخودآگاهتان پیامهای ناامید کننده و منفی دریافت میکند. روی کیفیت اتفاقات زندگی شما تاثیر بد خواهد گذاشت.
کسی که موقع رانندگی در اتوبان، یک کیسه زباله را وسط اتوبان میریزد و به خیال خودش از آنجا دور میشود، هرگز نمیتواند تصور کند که کائنات هوشمند هستند و همواره درحال فیلم برداری از ما و کارهایمان هستند.
همان لحظه که آن شخص زبالهها را وسط اتوبان تخلیه میکند، آسفالت خیابان که آن هم زیر مجموعه کائنات است، تصویر و پیامی به کائنات عالم ارسال میکند.
مشخصات کامل اتومبیل و صاحب آن را هم برایش میفرستد. تمام این کارها در عرض یک ثانیه رخ میدهد. تصویر زباله ریخته شده در وسط اتوبان به شکل یک موج و ارتعاش منفی به کائنات عالم ارسال میشود.
کائنات آن انرژی منفی دریافت شده را که کاملا" مشخص است از طرف چه کسی انجام شده است را به شکل یک انرژی منفی دیگر به صاحب آن بر میگرداند.
این موضوع آن قدر پیچیده است که من نمیدانم دقیقا" کائنات چگونه محاسبه میکنند که مثلا" مجازات ریختن یک کیسه زباله، در وسط اتوبان چقدر است؟
و یا انداختن یک آدامس در وسط خیابان چه مجازاتی دارد؟
یا انداختن یک ته سیگار مجازاتش چگونه است. این قوانین و میزان تعیین مجازات و پاداش توسط کائنات، جزئی از اسرار کائنات الهی است.
بسیار خوب، تا آنجا گفتیم که شخصی یک کیسه زباله را وسط خیابان تخلیه میکند و خیال میکند که از شر زبالهها خلاص شده و همه چیز تمام شده است. نه تازه همه چیز الان تازه شروع شده است.
کمی جلوتر اتفاقی در انتظار است. یک تصادف! پنچری اتومبیل! یک بیماری! یک درگیری فیزیکی که منجر به صدمه دیدن میشود! یک تلفن و یک خبر بد! خرابی اتومبیل و تعمیر اساسی موتور، چه میدانم، کائنات است و قوانین خاص خودش را دارد.
نمیدانم شاید هر کدام از اینها رخ بدهند. شاید بعضیها بخندند و بگویند که چرت و پرت میگویم.
اما باور کنید من تمام اینها را تجربه کرده ام. با چشم خودم دیدهام. تمام مطالبی که در این وبلاگ نوشته میشود، به نوعی همه را تجربه کردهام. به خاطر همین است که آنقدر با جدیت و سماجت از شما دوستانی که این مطالب را میخوانید خواهش میکنم که قوانین کائنات را به شوخی و مسخره نگیرید.
یک حرف بد و نیش دار به کسی زدن، تاوان دارد. یک برخورد منفی و ناجور با کسی داشتن، تاوان دارد.
هر کاری که ما انجام میدهیم، بازتاب خاص خودش را دارد. هر فکری که از سرمان میگذرد به زودی به شکل اتفاقات و حوادث خاصی که مطابق با همان اتفاقات است سر راهمان سبز میشود. هیچ اتفاقی تصادفی نیست.
گاهی اوقات پدر و مادرانی را میبینم که هنگام عصبانیت، بدون اینکه حواسشان باشد، بچههای خود را نفرین میکنند. از عباراتی چون ،ذلیل مرده، الهی جز جگر بگیری، بری دیگه بر نگردی، درد بی درمون بگیری، گمشو نمیخوام ریختتو ببینم؛ و امثال اینها استفاده میکنند. شاید باورتان نشود اما این جملات به شکل یک انرژی به کائنات ارسال میشود.
کائنات این پیامها را دریافت میکند. کائنات نمیتواند تشخیص بدهد که این پدر یا مادر، به شوخی و یا از روی عصبانیت این جملات را به زبان میآورند و اصلا" منظور و قصدشان این نیست که بلائی سر فرزندشان بیاید.
اما کائنات این چیزها را نمیفهمند. کائنات فقط دریافت میکنند. یک انرژی دریافت میکنند و یک انرژی پس میدهند. پس از مدتی اتفاقی ناگوار، تصادف، بیماری و خیلی اتفاقات دیگر باعث میشود که دل آن پدر یا مادر به سختی به درد آید.
مدت ها گریه میکنند و ناله سر میدهند که خدایا چرا باید این مصیبت به سراغ فرزند من بیاید. فرزند بی گناه من چه تقصیری داشته است؟
فرزند شما هیچ تقصیری نداشته است، سخنان نسنجیده شما که به شکل یک انرژی منفی برای کائنات ارسال کردید این بلا را سر فرزندتان آورده است.
پس لطفا" حتی به شوخی هم از واژهها و عبارتهای منفی و نا امید کننده و غم انگیز استفاده نکنید.
هرچه کنی به خود کنی ..................گر همه نیک و بد کنی
پایان