لذا خداوند ناظر مطلق است. هیچ تفاوتی بین من و شما قائل نیست. به عبارتی هیچ تفاوتی بین هیچ یک از افراد بشر وجود ندارد.
هر تفاوتی را که مشاهده میکنیم نتیجه رعایت کردن یا نکردن قوانین ظریف و پیچیده کائنات است. که البته خداوند در هنگام خلقت هستی در آن نهادینه کرده است.
در این صورت دیگر کسی نمیتواند اعتراض نماید. مثلا چرا فلانی توانست زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرد در حدی که میتواند هم اکنون به تدریس بپردازد. در حالی که من حتی در مکالمه و نگارش زبان مادری خودم که زبان فارسی است در مانده ام.
هر رویدادی چه به ظاهر ناخوشایند و چه خوب و خوشایند نتیجه افکار بعلاوه احساسات مثبت یا منفی خود ماست. به عبارتی هیچ رویدادی در این جهان به صورت تصادفی رخ نمیدهد.
اگر کسی بیمار میشود. این بیماری نتیجه افکار بعلاوه احساس منفی اوست. این احساس منفی در وجود او شکل گرفته است و هم اکنون خود را به صورت یک بیماری نشان داده است.
اگر اخبار ناگواری به صورت مستمر شنیده میشود آن نتیجه افکار و احساسات منفی میباشد. یک آدم مثبت اندیش و آرام همیشه خبرهای خوبی را خواهد شنید.
میخواهم بگویم که هر رویدادی را که ما در زندگی تجربه میکنیم به یقین نتیجه افکار و احساسات ماست.
احساساتی منفی مانند غم و اندوه، خشم و عصبانیتف حسد، یاس و ناامیدی، تمام این ها احساساتی منفی در آدمی ایجاد میکند. این احساسات وقتی در وجود هر آدمی پیدا شد آنگاه باید منتظر پدیدار شدن اتفاقات ناگوار باشد.
اما قوانین کائنات به قدری دقیق و هوشمند هستند که حتی تصورش در ذهن ممکن نیست. هر احساس منفی یا مثبت با هر درجه ای از قدرت و فرکانس خود دقیقا اتفاقات معادل خودش را به همراه خواهد داشت. نه یک ذره کم و نه یک ذره زیاد. قوانین کائنات به قدری دقیق هستند که هر آدمی معادل احساس مثبت یا منفی خود را به صورت زنده و قابل لمس دریافت میکند.
گاهی به صورت یک تصادف کوچک و گاهی به شکل یک تصادف منجر به جرح و بستری شدن در بیمارستان خودش را نشان میدهد. گاهی یک پنچری ساده پیش میآید و ساعتها شما را در کنار جاده معطل میکند و گاهی هم موتور اتومبیل خراب شده و اتومبیل شما باید روزها در تعمیرگاه بماند. تازه کلی هم هزینه روی دست مبارک شما خواهد گذاشت.
گاهی گوشه انگشت کوچک پایتان رخمی میشود. گاهی آنچنان رخمی بر میدارد که پزشک ناچار به انجام عمل جراحی و بخیه خواهد بود. گاهی با یک جمله زشت و زننده مانند به تو چه مگه فصولی، رو به رو میشویم و گاهی هم یک زد و خورد مفصل پدیدار میشود.
در آخر هم سر از کلانتری در آورده و نادم و پشیمان بازمیگردیم. هر آدم عاقلی تلاش میکند تا با اشراف لحظه به لحظه بر روی افکار و سخنان و رفتار خودش احساساتی مثبت و آرام را در خود ایجاد نماید. در این صورت همیشه کیفیت اتفاقات زندگی خودش را به بهترین شکل ممکن تجربه خواهد کرد.
همانگونه که قبلا هم اشاره شد با تغییر احساسات شکل اتفاقات زندگی تغییر نمیکند. بلکه کیفیت آن اتفاقات عوض خواهند شد. مثلا شما میخواهید از خانه به محل کارتان بروید. با تغییر احساسات شما، به جای اداره و محل کار سر از خانه عمو یا دائی در نخواهید آورد. مقصد همان محل کار خواهد بود فقط کیفیت اتفاقاتی که در مسیر و در بین راه تجربه میکنید متفاوت خواهد بود.
و این فرآیند ادامه خواهد داشت تا زمانی که شما به خانه بازگردید.
به طور کلی هر کاری که قصد انجامش را دارید اگر با احساس آرام و مثبت همراه باشد آنگاه آن کار به بهترین شکل ممکن برایتان رقم خواهد خورد.