loading...
احساس آرام _ ارتباط با ضمیرناخودآگاه و کائنات
احساس آرام

همیشه آرام باش اگر می خواهی بزرگی را تجربه کنی

به یاد داشته باش که بزرگترین اقیانوس جهان هنوز هم آرام است.

محمد صاحبی بازدید : 1239 جمعه 19 بهمن 1397 نظرات (0)

 

افکار ما به خودی خود وارد ذهن ما نمی‌شوند. معمولا ما با دیدن یک صحنه یا شنیدن یک گفتگو در مورد یک موضوع، افکار خاصی را وارد ذهن خود می‌کنیم. این افکار بلافاصله بعد از ورود به ذهن ما، شروع به حرکت کرده و در یک مسیر مشخص پیش می‌روند.

مسیر این حرکت را نوع تفکرات ما که از جنس مثبت یا منفی هستند تعیین می‌کنند.

این قطار افکار که به سرعت بسیار زیادی در حرکت هستند نمی‌توانند توقف نمایند.

این قطار افکار هیچگونه ترمزی ندارند که ما بتوانیم در همان نقطه آنرا متوقف کرده و از ادامه حرکتش جلوگیری نمائیم. تنها کاری که ممکن است اینکه مسیر حرکت این قطار فکری  تندرو را عوض کنیم.

به عنوان مثال، وقتی که یک  صحنه منفی زدو خورد و یا کشت و کشتار را مشاهده می‌کنیم ناخودآگاه افکارمان به سمت و سوی احساس منفی حرکت می‌کند.

ما بلافاصله باید با تغییر نگرش و نگاهمان از آن صحنه و توجه به جایی غیر از آن، این مسیر حرکتی را تغییر بدهیم.

یا مثلا" اگر در حال گفتگو در  مورد موضوع خاصی هستید که در ادامه متوجه می‌شوید که در حال جذب افکار منفی و ناامید کننده هستید بلافاصله باید موضوع صحبت را عوض کنید یا محل گفتگو را ترک نمائید.

این موضوع کاملا اختیاری است. اما اکثر اوقات به خاطر مصلحت و در نظر گرفتن برخی ملاحظات یا خجالت کشیدن از طرف مقابل، آن  گفتگوی منفی را قطع نمی‌کنیم و ترجیح می‌دهیم که در همان فضای فکری منفی باقی بمانیم اما طرف مقابل از دست ما دلخور نشود.

کاملا مشخص است که ماندن در فضای ذهنی منفی و ناخوشایند، ما را وارد یک مرحله جدیدی خواهد که احساس منفی نام دارد.

وقتی که ما یک احساس منفی و ناخوشایند را در خود ایجاد می‌کنیم سپس باید شاهد تجربه اتفاقات و رویدادهای زندگی خود به بدترین شکل ممکن باشیم.

در یکی از سیمنارهای دکتر علیرضا آزمندیان، از ایشان در مورد اینکه چگونه مسیر منفی یک گفتگو را عوض کنیم پرسیدم. ایشان در پاسخ چنین اظهار نمودند:

" بدون اینکه به روی طرف مقابل بیاورید موضوع صحبت را عوض کنید. مثلا" وقتی ایشان در حال بیان مطالب منفی و نا امید کننده هستند که در ادامه موجب افسردگی شما خواهد شد بلافاصله و بدون مقدمه موضوع یک دورهمی خانوادگی یا دوستانه در گذشته را به وی یادآور بشوید.

مثل خاطره یک جشن تولد یا یک دورهمی در سینزده بدر پارسال. به این ترتیب مسیر گفتگو به سرعت تغییر خواهد کرد. ایشان ناخواسته متوجه می‌شود که شما تمایلی به ادامه این گفتگو ندارید و از ادامه بحث خودداری خواهد کرد."

نگارنده خود بارها این موضوع را آزموده و به خوبی جواب داده است.

گاهی اوقات شما کسانی را می‌بیند که با خودشان حرف می‌زنند.(منظور بیماری وسواس که یک عارضه روحی و روانی است نمی‌باشد). آنها در واقع درحال مرور افکارشان هستند.

به نوعی افکارشان را با صدای بلند بیان می‌کنند. شما هم می‌توانید در هر لحظه افکارتان را با صدای بلند بیان کنید. افکارتان را به زبان بیاورید. تا خودتان هم به خوبی آنها را بشنوید.

آنها را ویرایش کنید.

شما می‌توانید موضوع افکارتان را تغییر دهید. وقتی در حال ورود به یک کانال فکری منفی و ناخوشایند هستید سریع به خودتان تَلَنگُری بزنید و با تاکید بر اینکه شما نباید در این مسیر قرار بگیرید و حال خودتان را خراب کنید از ادامه این مسیر مخرب جلوگیری نمائید.

اشراف لحظه‌ای داشتن به افکار خودتان را به صورت یک عادت همیشگی در بیاورید.

هر لحظه که یک موضوع منفی وارد ذهن شما شد و در قطار فکری شما نشسته و شروع به حرکت کرد بلافاصله با خودتان حرف بزنید و مثل یک دوست صمیمی و خیرخواه به خودتان گوشزد کنید که ادامه این فکر می‌تواند به شما آسیب بزند.

من نباید در چنین مسیر فکری قرار بگیرم. من باید همیشه بهترین نوع افکار را در سر داشته باشم.

به تجربه ثابت شده که این تلنگر کوچک و این اشراف لحظه‌ای روی افکار می‌تواند ما را از ورود و ادامه یک مسیر فکری که شاید احساسمان را به کلی خراب کند نجات بدهد.

وقتی یک ارتعاش فکری منفی مثل حسادت یا کینه و دشمنی وارد ذهن شما می‌شود اگر این افکار ادامه پیدا کند موجب خواهد شد  که نوعی باور منفی در شما ایجاد بشود.

باورهای منفی احساس منفی در شما ایجاد می‌کند. احساس منفی شما باعث می‌شود که برخورد و رفتارتان با اطرافیانتان بر اساس همان احساس و باور شکل بگیرد.

رفتاری ناخوشایند و سرد که باعث می‌شود دیگران هم احساس و باور خوبی از شما نداشته باشند. ارتباط شما با اطرافیانتان خراب می‌شود و دیگران تمایلی به ادامه همکاری با شما نخواهند داشت.

اگر بتوانید با اشراف مداوم به افکارتان و جلوگیری از ادامه آن فکر منفی جلوگیری کنید بلافاصله یک فکر مثبت و زیبا جایگزین آن خواهد شد و شما را در یک احساس مثبت و آرام قرار خواهد داد.

احساسی که در برخورد و رفتارتان شکل پیدا می‌کند و دیگران متوجه این حس خوب شما خواهند شد. اطرافیانتان دوست دارند که با شما بیشتر صحبت کنند و از ادامه همکاری با شما لذت می‌برند.

گاهی اوقات ما می‌خواهیم خشم و حسادت و نفرت خودمان را به نوعی از وجودمان تخلیه کنیم.

با افکاری که از ذهن ما می‌گذرد بازی می‌کنیم و به شاخ و برگ دادن آن می‌پردازیم.

در ذهن خود از کسی غولی درست می‌کنیم و در حالی که آن غول بی حرکت و ثابت یک جا ایستاده است ما با انواع سخنان منفی و ناسزا به کوبیدن او می‌پردازیم. بدون اینکه وی حتی بتواند از خود دفاع نماید.

چنین آدمهایی بسیار ضعیف و ناتوان هستند. آنها از بیان مستقیم نظرات و ایده های خود به طرف مقابل بیم دارند و این هراس و ناتوانی اجازه نمی‌دهد که رو در رو و مستقیم با ایشان صحبت کند و نظر خود را بیان نماید. لذا در فکر خود شروع به دعوا و درگیری با ایشان کرده و هرچه که دلش می‌خواهد به او می‌گوید.

به نظر می‌رسد که ایشان خودش را تخلیه عصبی کرده است. اما در اصل این چنین نیست. نه تنها تخلیه عصبی صورت نگرفته بلکه با بیان این مطالب منفی ضمیرناخودآگاه خود را به صورت بدی برنامه ریزی کرده و احساس ناخوشایندی را در خود بوجود می‌آورد.

این شخص در ذهن خود با طرف مقابل دعوا کرده و هرچه دلش خواسته به او گفته است. او را به شدت کوبیده و لِه نموده است. اما در واقع  چنین نیست.

وقتی در واقعیت آن شخص را مشاهده می‌کند، در کمال ناباوری می‌بیند که ایشان به هیچ عنوان صدمه ای بابت سخنان و دشنام های وی ندیده است.

دیدن این حالت در شخص مقابل، به شدت حال ایشان را خراب تر می‌کند زیرا که تمام تلاشش بی نتیجه مانده است. این احساس بر احساسات منفی قبلی افزوده می‌شود و کینه و دشمنی ایشان دو چندان می‌گردد.

به خاطر همین است که گفته می‌شود باید افکار را کنترل نمود. به محض اینکه موضوع منفی وارد ذهن ما شد از ادامه حرکت آن جلوگیری کنیم. مثل یک دوست خوب و دلسوز با خودمان صحبت کنیم و حتی خود را نصیحت نمائیم.

راه درست را برای خودمان یادآوری کرده و گوشزد کنیم که این چنین در مورد دیگران فکر کردن و حرف زدن اصلا خوب نیست و در ادامه فقط باعث می‌شود که حال خودت بدتر بشود.

به جای نفرت و دشمنی به دوستی و محبت فکر کن. دوستی و محبت احساسی مثبت و زیبا در تو بوجود می‌آورد که باعث خواهد شد کیفیت اتفاقات زندگی تو خوب و زیبا بشوند. دیگران هم حتما متوجه این احساس خوب شما خواهند شد و به همان شکل با شما رفتار خواهند کرد.

شما خودتان هستید که فکر می‌کنید. شما خودتان هستید که سخنان خوب یا بد را به زبان می‌آورید. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که چگونه فکر کنید.

شما خودتان باید تصمیم بگیرید که چگونه صحبت کنید. دیگران شما را مجبور نمی‌کنند که فکر بد کنید. دیگران حتی شما را مجبور نمی‌کنند که فکر کنید.

دیگران کاری به سخن گفتن شما ندارند. اگر در جایی که لازم نیست ما حرف نزنیم قطعا به  ما نخواهند گفت که ایشان لال هستند و قدرت سخن گفتن ندارند.

ما خودمان ابتدا فکر می‌کنیم و بعد سخنی بر مبنای آن فکر بیان می‌نمائیم. افکار ما بر اساس باورهایمان شکل می‌گیرند.

اگر شما باور درستی از کسی داشته باشید قطعا افکار زیبایی در مورد او از ذهنتان خواهد گذشت. افکار زیبا موجب می‌شود تا سخنان و کلماتی که به زبان می‌آورید زیبا و خوشایند باشند.

افکار و باورهای ما با نوع سخنانمان و در نهایت شخصیت و سرنوشت ما همیشه با هم در ارتباط هستند.

احساس مثبت یا منفی= افکار مثبت یا منفی بوجود می‌آورند.

افکار مثبت یامنفی= باورهای مثبت یا منفی( باورهای غلط یا درست) در ما ایجاد می‌کند.

باورهای غلط یا درست= موجب ایجاد رفتارهای غلط یا درست می‌شود.

رفتار= شخصیت مثبت یا منفی ما را شکل می‌دهد.

شخصیت= سرنوشت انسان ها را رقم می‌زند.

علت اینکه  این همه به داشتن یک احساس آرام و مثبت توصیه می‌شود همین است. یعنی اگر شما مراقب باشید و کنترل لحظه به لحظه به افکار و رفتار و احساستان داشته باشید هرگز سرنوشت ناخوشایندی را تجربه نمی‌کنید.

سرنوشت خوب یا بد هرکسی همین الان و توسط خودش نگاشته می‌شود. وقتی که اجازه نمی‌دهد احساسش خراب بشود و همواره افکار و باورهای زیبایی دارد طبیعی است که سخنان خوب و مثبت و زیبایی هم به زبان خواهد آورد. در نتیجه چنین کسی شخصیت عالی و در نهایت سرنوشت خوبی را تجربه خواهد نمود.

وقتی کسی براحتی جلوی درب خانه ای یا کارگاهی یا روی یک پل، اتومبیل خود را پارک می‌کند و بدون در نظر گرفتن حق و حقوق دیگران به دنبال کار خود می‌رود، ایشان با این رفتار به این باور رسیده که اگر برای حتی چند دقیقه یا چند ساعت، اتومبیل خود را در جای نامناسب پارک کند هیچ اشکالی پیش نمی‌اید. این باور اشتباه تفکر اشتباه دیگری را ایجاد می‌کند.

وقتی با اعتراض دیگران مواجه می‌شود با این تفکر که مردم چقدر سخت گیر هستند و حالا مگر چه شده که این قدر ناراحت شده اید شروع می‌کنند به توجیه اشتباه خود و اینکه سخت نگیرید من فقط چند دقیقه رفتم و آمدم. همین.

سخنان آن شخص خاطی نه تنها مشکل را حل نمی‌کند بلکه بیشتر باعث ناراحتی طرف مقابل خواهد شد.

نوع سخن گفتن این شخص خاطی به نوعی تصویر یک شخصیت منفی و زشت را در نظر مجسم می‌کند. هیچ کسی از چنین آدمی خوشش نمی‌آید و به ایشان به عنوان یک آدم بی شخصیت که رفتاری زشت و دور از فرهنگ صحیح رانندگی از خود نشان داده نگاه می‌کنند.

خیلی مهم است که ما رفتاری از خود نشان بدهیم که دیگران با دید احترام به ما نگاه کنند.

نوع رفتار و سخن گفتن ما به دیگران می‌فهماند که ما دارای چه نوع تفکرات و باورهایی هستیم و در نهایت چه شخصیتی داریم.

به یاد داشته باشید که فقط با شخصیت مثبت و زیبا می‌توان کیفیت اتفاقات زندگی خود را به بهترین شکل ممکن رقم زد.

پایان

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ احساس آرام می خواهد بگوید که در این جهان هیچ رویدادی تصادفی رخ نمی‌دهد و هر پیش آمدی نتیجه سخنان،افکار و خصوصا" احساسات مثبت یا منفی ما است که در قالب اتفاقات و حوادث خوشایند یا ناخوشایند در زندگی ما پدیدار می‌شوند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از مطلب های سایت راضی هستید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 105
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 100
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 191
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 710
  • بازدید ماه : 204
  • بازدید سال : 45,952
  • بازدید کلی : 3,033,776