ضمیرناخودآگاه
کسی که یک موزیک غمگین یا یک مطلب تاثر بر انگیز گوش میدهد بلافاصله یک پیام وارد ضمیرناخودآگاه خود مینماید. ضمیرناخودآگاه ما از دوران کودکی در حال ضبط و بایگانی تمامی اتفاقات و حوادث و رویدادهای خوب و بدی است که ما در زندگی تجربه نموده ایم.
همانگونه که در قسمت احساس ترس و کیفیت اتفاقات زندگی اشاره شده ضمیرناخودآگاه شما از دوران کودکی تمام اتفاقات و رویدادها را ضبط و بایگانی کرده است.
وقتی این پیام غم انگیز وارد ذهن و ضمیرناخودآگاه شد آنگاه ضمیرناخودآگاه شروع به فعالیت نموده و اتفاقی را که میتواند این پیام غم انگیز را تداعی کند از بایگانی خود خارج نموده و به قسمت ضمیرخودآگاه ارسال میکند.
تصویر سازی ضمیرناخودآگاه
در این هنگام همین طور که ما در حال گوش دادن به مطالب غم انگیز هستیم یک تصویر ذهنی متناسب با آن هم ایجاد میشود. تصور کنید شنیدن مطالب غم انگیز و مرور یک اتفاق ناگوار در ذهن چه احساسی میتواند در ما ایجاد کند. و ماجرا دقیقا از همین جا آغاز میشود.
وقتی که این فکر و آن تصویر با هم ادغام شد آنگاه یک احساس خاص بوجود میآید. احساسی که حال ما را خراب خواهد کرد. در این هنگام ما حالمان بد میشود. دلمان تنگ شده و دوست داریم گریه کنیم. از ته دل آه میکشیم و احساس بدبختی و درمانگی به ما دست خواهد داد.
شروع کار کائنات
با بوجود آمدن این احساس منفی، کائنات عالم هستی دست به کار میشوند. حالا نوبت کائنات است که متناسب بااین احساس منفی ما کیفیت اتفاقات زندگی ما را تدارک ببینند. کائنات این احساس منفی ما را از طریق ضمیرناخودآگاه دریافت میکند.
کائنات نمیتواند درک کند که این احساس به خاطر چه تولید شده است. او فقط فرمان بردار بوده و از دستورات ما اطاعت میکند. کائنات از هر احساسی یک استنباط و برداشت خاص دارد. برای هر احساسی کدی مشخص و جداگانه در اختیار دارد.
برداشت او با برداشت ما کاملا متفاوت است. او هرگز نخواهد فهمید که ما به خاطر شنیدن یک مطلب غم انگیز، ناراحت و غمگین شده ایم. احساس غم، برای کائنات این پیام را به همراه دارد که این شخص در حال تجربه یک اتفاق ناگوار است.
اتفاق ناگواری که احساسی معادل همین احساسی که ما برایش تولید کردهایم به همراه خود خواهد داشت. کائنات پیامهای ما را به منزله یک دستورالعمل تلقی خواهند کرد.
هر پیامی را که ما برایش ارسال میکنیم تصور میکند که آن مورد، درخواست ما میباشد تا در زندگی ما شکل فیزیکی و عینی پیدا کند.
کائنات شعور تشخیص ندارد که بفهمد این احساس نتیجه یک تفکر ساده یا شنیدن یک مطلب غم انگیز بوده است. او به باور اینکه ما فرمانی برایش ارسال کردهایم موظف است که آن پیام را به معادل فیزیکی خود تبدیل نماید.
کائنات به قدری دقیق و هوشمند عمل میکنند که معادل همان پیام را به صورت فیزیکی در زندگی ما پدیدار میکنند. نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر. لذا بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه، آن شخص یک اتفاق ناگوار را در زندگی خود تجربه کرده و با تجربه آن اتفاق احساسی معادل همان احساسی که به کائنات فرستاده بود برایش تداعی و زنده میگردد.
کائنات همواره میگوید: فرمان بردارم سرورم. تو همان احساسی را که برایم فرستاده بودی را به صورت زنده و قابل لمس برایت تدارک دیده و آماده کردهام. کائنات در این هنگام بسیار خوشحال میشوند که توانسته اند دستور ما را به انجام برسانند. اما آیا ما هم از این پیش آمد خوشحال هستیم؟
سخن آخر
لطفا همیشه به یاد داشته باشید که وقتی به هر دلیلی احساس شما خراب میشود، آنگاه ضمیرناخودآگاه و کائنات وظیفهای که برایشان تعریف شده را به اجرا خواهند گذاشت. آنها موظف خواهند بود تا کیفیت اتفاقات زندگی ما را بر اساس آن چیدمان نمایند.
حالا این احساس منفی میتواند ترس یا غم و اندوه باشد. خشم و نفرت یا هر احساس منفی دیگری که فکرش را بکنید باشد. مهم آن است که کائنات همان را در قالب یک اتفاق ناگوار سر راهتان قرار خواهد داد. اشراف لحظه به لحظه به افکار و اندیشه های خود داشته باشید. هرگز اجازه ندهید که ذهن شما وارد فاز منفی بشود.
هروقت خواستید وارد یک فاز منفی بشوید سریعا به هر صورتی که برایتان امکان دارد از آن حالت خارج شوید. هرگز اجازه ندهید که احساس غم و اندوه در درون شما جا خوش کند. این کار را بکنید تا از روند ارسال پیامهای منفی در قالب دستورالعمل به کائنات جلوگیری نموده و در ادامه شاهد تجربه اتفاقات ناگوار در زندگی خود نباشید.