شاید بتوان حوادث و اتفاقات زندگی را که به نظر میرسد گاهی ناخواسته برای ما رخ میدهند به همان غوره تشبیه نموده و اتفاقات خوب و خوشایند را به حلوا تعبیر کرد.
اتفاقات به ظاهر ناخوشایند و نامیمون اگر با صبر و شکیبائی همراه باشد میتواند دگرگون شده و تغییر ماهیت بدهند.
تصمیمات عجولانه که گاهی آدمها بر اثر خشم و عصبانیت مرتکب آن میشوند پیامدهای ناخوشایندی در پی دارد.
پیامدهایی که گاهی ممکن است اصلا" قابل جبران نباشد.
هنگام عصبانیت و خشم عقدههای درونی و پنهان آدمها، خودشان را به یک باره نشان میدهند و درخواست پاسخ میکنند.
عقده هایی که ممکن است سالیان سال همراه یک آدم با وی زندگی کرده باشند. در هنگام خشم و عصبانیت خودش را نشان میدهد و با ایجاد احساسی خاص، فرمانی خاص را در مغز ایجاد میکند.
همانگونه که میدانید در هنگام خشم و عصبانیت، مغز توانائی پرداختن به قسمتهای مثبت و به عبارتی دیدن نیمه پُر لیوان را ندارد. (آینده کاملا" نامعلوم به نظر خواهد رسید) چون فقط به دفاع و یا حمله می اندیشد.
عقدههای درونی که سالیان سال همراه آدمها باقی مانده است، در زمان خشم و عصبانیت بهترین مجال را برای نشان دادن خود پیدا میکنند.
این عقدهها به سرعت میخواهند تخلیه بشوند. برای تخلیه شدن آنها نیاز به تصمیمات تند و تیز و عجولانه داریم که اصلا" اندیشه و تدبیر و آینده نگری هیچ نقشی در آنها ندارند.
قسمت جالب داستان زمانی است که آدمها تصمیمات عجولانه را از روی خشم و نفرت اتخاذ میکنند و بعد از مدتی عواقب ناخوشایند آن را خود و اطرافیانشان مشاهده مینمایند.
این عواقب گاهی اصلا" قابل جبران نیستد. فقط در آن لحظه است که آدمها کمی و آن هم به مدت خیلی کوتاه احساس آرامش موقتی میکنند که آن هم به خاطر تخلیه شدن سریع و ناگهانی عقدههای جامانده از زمان گذشته میباشد.
درحالی که بعد از مدت کوتاهی شاید چند دقیقه، دوباره همان احساس سابق به سراغ آن شخص خواهد رفت.
به عبارتی این عقدهها مانند یک تکه کش هستند که ظاهرا" از مغز به بیرون پرتاب شدهاند اما دوباره با سرعت به درون مغز بازگشت میکنند. زیرا که این عقدهها ریشه در احساسات و باورهای ما دارند و به این راحتیها جدا نخواهند شد. چرا که مدت زمان بسیاری طول کشیده تا آنها ایجاد شدهاند.
همیشه به یاد داشته باشید شرایطی که شما در حال حاضر در آن به سر میبرید ارتباط مستقیمی با کیفیت اتفاقات زندگی شما در گذشته دارند.
اگر شما در حال حاضر در یک موقعیت نامناسب قرار گرفته اید (که ممکن است این فقط احساس و نظر شخصی شما باشد درحالی که در اصل چنین چیزی وجود خارجی نداشته باشد) قطعا" این شرایط به ظاهر ناخوشایند نتیجه افکار و احساسات شما در گذشته بوده است.
همیشه ارتباط بین شرایط و موقعیت فعلی خود را با واقعیتهای موجود در زندگی خودتان در نظر داشته باشید.
توقعات و خواستههای شما در موقعیت فعلی باید بر اساس اندوختههای گذشته شما باشند. اگر در گذشته در حساب بانکی خودتان مبلغ یک میلیون تومان پس انداز نموده اید اکنون انتظار برداشت دو میلیون تومان از آن حساب کمی دور از منطق خواهد بود.
شما نمیتوانید بیشتر از آنچه که اندوختهاید دریافت یا برداشت داشته باشید. به نظر شما اگر در این شرایط شما به بانک مراجعه نموده و درخواست دو میلیون تومان پول کنید و کارمند بانک به شما این مبلغ را ندهد شما باید ناراحت و دلخور بشوید؟
آیا شما میتوانید عصبانی شده و با خشم از وی بخواهید تا حق شما را به شما بازپرداخت نماید؟
قطعا" این کار کاملا" غیر منطقی و غیر عقلانی خواهد بود.
موقعیت فعلی شما نتیجه تلاش و کوشش و پس اندازی است که در گذشته انجام داده اید. اگر همیشه ارتباط بین این دو را در نظر داشته باشید هرگز دچار عقده حقارت و خودکم بینی که در ادامه به خشم و عصبانیت منجر میشود نخواهید شد.
گاهی اوقات ما درخواستمان بیشتر از میزان پس اندازمان است. در زندگی گاهی اتفاق افتاده که ما بیشتر از آن چیزی که سزاوارش هستیم درخواست کرده ایم.
دیگران در این هنگام مقابل ما خواهند ایستاد. زیرا آنها هم به نظر خودشان این طور خواهد آمد که ما درحال زیاده خواهی و احیانا" حقه بازی هستیم.
به همین خاطر همیشه خواسته هایتان را با شرایط فعلی خود بسنجید و بعد از اینکه این دو را با هم مطابقت نمودید اگر به نظرتان عقلانی بود به زبان بیاورید.
توقعات بیجا باعث میشود که دیگران نگاهشان نسبت به ما عوض بشود.
دیگر اعتمادشان از دست خواهد رفت. سرویس دهی به ما را قطع میکنند و ما به خاطر این عدم دریافتها خشمگین شده و ممکن است از کوره در رفته و تصمیمات عجولانه بگیریم که گاهی اصلا" قابل جبران نیست.
تصور و باور اینکه دیگران در حال سو استفاده از ما هستند و میخواهند سر ما کلا بگذارند و یا اینکه با این روش که در پیش رو هست ممکن است حق ما ضایع بشود نگاه و باور منفی در خود ایجاد میکنیم.
به یاد داشته باشید که این جهان کاملا" هوشمند آفریده شده و هر آنچه برای شما اتفاق خواهد افتاد نتیجه افکار، سخنان و احساسات خودتان است.
هیچ پیش آمد و رویدادی در این جهان اتفاقی و از روی شانس نیست. قانونمندیهای این جهان به قدری دقیق هستند که به اصطلاح مو لای درزش نمیرود.
واقع بین بودن در زندگی کمک خواهد کرد تا ما نگاه مثبت و بهتری نسبت به اطرافیانمان داشته باشیم.
گاهی اوقات ما ساده لوحانه خود را فریب میدهیم. گول رفتار و سخنان کسانی را میخوریم که باور و استنباط غلطی از آنها داشتهایم.
واقع بین بودن به ما کمک میکند تا بتوانیم بین سخنان و رفتار دیگران تمایز قایل شده و از برداشتهای اشتباه جلوگیری نمائیم.
مثلا" بعضیها عادت دارند در سخنان خود از کلمه عزیزم استفاده کنند آن هم برای همه و در همه جا!
و در مقابل بعضی ها، استفاده از این واژه را فقط برای اشخاص درجه یک به کار میبرند و تعریف خاصی برای آن دارند.
خوب وقتی کسی با این تفکر و باور، با این واژه روبرو بشود، چه فکری خواهد کرد. قطعا" به نظرش خواهد رسید که آن شخص حتما" از روی علاقه و عشق خاصی این واژه را به کار برده است.
درحالی که این کلمه برای آن شخص کاملا" معمولی و عادی است و بدون منظور به کار برده میشود.
در فیلم خواب سفید، رضا(حمید جبلی) که شاگرد مغازه، فروش لوازم عقد و عروسی است، عاشق خانم مزون دار میشود. ( برای تماشای فیلم خواب سفید اینجا کلیک کنید).
( برای مشاهده بیوگرافی فیلم خواب سفید اینجا کلیک کنید).
خصوصا" وقتی که واژه "عزیزم" را از او میشنود، این تفکر و باور بیشتر در او قوت میگیرد. درحالی که خانم مزون دار، متاهل بوده و این عبارت را هم کاملا" بدون منظور بیان کرده است.
ما باید مراقب باشیم که برداشتهایمان درست و منطقی باشد. یک برداشت اشتباه میتواند باور ما را نسبت به شخصی عوض کند.
حد و حدود خود را باید شناخت و بر اساس آن چهارچوب رفتار نمود و سخن گفت. درخواستها و تقاضاهای ما باید بر اساس میزان داشتهها و اندوختههای فعلی ما باشد.
توقع بی مورد و بی جا میتواند احساس حقارت و خود کم بینی را در آدمها زنده کند. عقده های خفته در درون آدمها، میتواند در زمان خشم و عصبانیت خود را نشان داده و باعث بشوند ما تصمیمات نابجایی بگیریم.
همیشه خونسرد و آرام باشید. در بدترین شرایط و سخت ترین لحظات، اشراف کامل به خود داشتن، موجب میشود که ما از اتخاذ تصمیمات عجولانه خودداری نماییم.
در هنگام عصبانیت اصلا" به فکر اینکه درحال از دست دادن چه چیزی هستید نباشید. اصلا" به این موضوع فکر نکنید که درحال کلاه گذاشتن بر سر شما هستند.
چون در موقع خشم و عصبانیت، دقیقا" همین افکار و باورها به سراغ شما میآیند. شما تصور میکنید که همه میخواهند درحق شما اجحاف نمایند.
همه میخواهند به نوعی از شما عبور کنند. این افکار کمک میکند تا خشم و عصبانیت ما بیشتر شده و تصمیمات بدتری بگیریم.
به خود اجازه بدهید که آن قسمت از زمان، که درحال سپری کردنش هستید، بگذرد. بعد از گذشت آن قسمت منفی در زندگی خود، متوجه خواهید شد که نه حقهای در کار بوده و نه اینکه کسی میخواسته سر شما کلاه بگذارد.
در هنگام آرامش بهتر میتوان اندیشه نمود. با اندیشه درست و آرام، شما میتوانید تمامی جوانب یک پیش آمد را بررسی کرده و بهترین و درست ترین تصمیم را بگیرید حتی در شرایطی که ممکن است واقعا حق شما ضایع شده باشد.
همیشه احساس آرامی داشته باشید.
پایان