شاید بگوئید که اصلا" این صحیح نیست. خیلی از مواقع ما رفتاری بد و ناپسند هم نداشتهایم اما عکس العمل ناپسندی مشاهده کردهایم. گویا طرف مقابل با ما کینه و خصومت شخصی داشته است.
در حقیقت چنین چیزی امکان ندارد. حتی اگر کسی با شما خصومت شخصی هم داشته باشد باز این نتیجه رفتار و افکار گذشته شماست که الان به این شکل در آمده است.
دیگران دوست ندارند حریمشان شکسته شود. دیگران دلشان نمیخواهد که حق و حقوقشان پایمال بشود. اما گاهی اوقات خواسته یا ناخواسته، خود موجب میشوند تا حق و حقوق دیگران به گونهای حتی گاهی ناملموس پایمال بشود.
عکس العمل دیگران ممکن است دقیقا" شکل همان رفتاری که ما با آنها داشتهایم نباشد. اما ماهیت رفتار دیگران باما، دقیقا" همان است که قبلا" خود ما در مورد ایشان انجام دادهایم. (تبدیل انرژی).
افکار و باورهای ما که بصورت نوعی رفتار، در اعمال ما مشاهده میشود، همیشه یک تعریف خاص برای اطرافیانمان ندارد. رفتار ما در هر زمانی، با نوع احساس خاصی که ضمیمه رفتارمان است تعریفی خاص پیدا میکند.
دیگران نسبت به رفتار ما عکس العمل نشان میدهند. رفتار مثبت و خوب که ناشی از حس حمایت و دلسوزی و مهربانی است، عکسالعملی شبیه آن در طرف مقابل ما ایجاد میکند و برعکس، افکار و رفتار خصمانه و ضربه زننده، عکسالعملی مشابه آن در طرف مقابلمان ایجاد کرده و در نهایت موجب دلخوری ما میشود.
گاهی اوقات شما ممکن است اصلا" منظور و قصدتان اذیت کردن و یا ضربه زدن به طرف مقابلتان نباشد، اما در طرف مقابل تعریفی همراه اذیت و ضربه زدن ایجاد کند. در اینجاست که شما ممکن است بخاطر عکسالعمل طرف مقابل غافلگیر بشوید.
دیگران نقاط ضعف خاصی دارند. گاهی ما ناخواسته به نقاط ضعف آنها ضربه وارد میکنیم. آنها را در شرایط سختی قرار میدهیم. در این هنگام اگر ما یک طرفه به قاضی برویم و فقط حق و حقوق خودمان را ببینیم قطعا" از حال و روز و موقعیت طرف مقابلمان بی خبر خواهیم بود .
وقتی شما با کف دستتان به یک تک سنگ ضربه وارد کنید، به اندازه همان ضربه وارد شده به دست شما ضربه وارد میشود و احساس درد خواهید کرد. حال این ضربه هرچقدر شدیدتر باشد ، شما درد بیشتری در دست خود احساس میکنید.
عکسالعمل دیگران هم نسبت به رفتار ما این چنین است. دیگران نسبت به رفتار ما عکس العمل نشان میدهند.
به عنوان مثال، رانندهای که با اتومبیل معیوبی که چراغ راهنمایش خراب است حرکت میکند، ممکن است توسط پلیس راهنمایی و رانندگی، جریمهای سنگین بشود. جریمهای که به ظاهر اصلا" با میزان هزینهای که درست کردن آن چراغ راهنما نیاز دارد همخوانی نداشته باشد.
اما واقعیت ماجرا این است، تعریفی که خرابی یک چراغ راهنما برای افسر راهنمایی و رانندگی دارد با تعریف ما کاملا" متفاوت است. یک افسر راهنمایی و رانندگی، طبق تعریف قوانین راهنمایی و رانندگی میداند که خراب بودن چراغ راهنما میتواند باعث تصادفات شدید و بروز خسارتهای جبران ناپذیری بشود، لذا جریمهای که اعمال میکند به گونهای است که میزان اهمیت معیبوب بودن اتومبیل را گوشزد میکند.
راننده قطعا" ممکن است به شدت ناراحت و دلخور شده و بگوید این کمال بی انصافی است که بخاطر یک لامپ کوچک سوخته یک چراغ راهنما، جریمهای به این سنگینی را به من تحمیل کنند اما واقعیت امر این است که نبودن آن چراغ راهنما، ممکن است خصوصا" در هنگام شب، هنگام گردش به چپ یا راست، باعث تصادفات شدید و خطرات جانی بشود.
وزن و اندازه عکسالعمل دیگران نسبت به ما، دقیقا" هم وزن و اندازه، رفتار خود ماست. ما تاوان رفتار خودمان را میدهیم. دلخوری معنا ندارد. دیگران آینه ما هستند. افکار و رفتار خوب و مثبت، درست و منطقی، عکسالعملی منطقی و خوب به همراه دارد. همیشه دیگران را نباید مقصر قلمداد نمود.
مثالی دیگر:
راننده اتوبوس مسافر بری که در هنگام شب به خواب میرود و موجب صدمه دیدن مسافران میشود، باید در انتظار مجازات سختی باشد. در نگاه اول میتوان گفت آیا یک لحظه خوابیدن میتواند این همه مجازات سنگینی در پی داشته باشد؟ آیا این بی انصافی نیست؟
همانطور که ملاحظه میکنید نفس عمل انجام شده در رفتار ما آدمها، ممکن است اصلا" بد و ناپسند به نظر نیاید، اما وقتی در شرایط و محیط خاصی و از همه مهمتر با احساس خاصی انجام میپذیرد، آنگاه دیگر معنا و تعریف خاصی هم پیدا میکند.
راننده اتوبوس مسافربری، با خوابیدن در پشت فرمان اتوبوس، باعث به خطر افتادن جان مسافران میشود. آیا این راننده خاطی میتواند انتظار گذشت و بخشش داشته باشد؟ رفتار این راننده، موجب میشود تا عکسالعملی متناسب با آن را متحمل بشود.
اکثر اوقات ما با رفتارمان به دیگران به نوعی صدمه و ضربه وارد میکنیم. اما همیشه هم دیگران را مقصر میدانیم. همیشه فکر میکنیم حق به جانب ماست. ناراحتی و دلخوری دیگران را ناشی از بی اعتمادی و عدم محبت و دوستی آنها نسبت به خودمان میدانیم. با این تصور و باور، ما هم دلخور و دلگیر شده و یک قهر طولانی یا کوتاه مدت را رقم میزنیم.
باید مراقب باشیم که ما با افکار و سخنان و رفتارمان به دیگران صدمه نزنیم. ما خودمان باعث میشویم که دیگران اعتمادشان به ما از دست برود. ما خودمان باعث میشویم که دیگران از ما دور بشوند. دلخوری و قهر بوجود بیاید.
حریم دیگران را رعایت کنید. با رفتارتان به آنها صدمه نزنید تا عکسالعمل نا زیبایی را از آنها شاهد نباشید. گاهی اوقات رفتار به ظاهر بی اهمیت ما ممکن است برای دیگران، وضعیت آشفته و غیر قابل جبرانی را ایجاد نماید.
گاهی اوقات ممکن است ما اصلا" باور نکنیم که این رفتار به ظاهر ساده ما، چقدر میتواند به دیگران لطمه وارد کند.
قبل از اینکه بخواهید تصمیمی بگیرید، با خودتان بگویید اگر من این کار را انجام بدهم، طرف مقابل من در چه شرایطی قرار خواهد گرفت؟ آیا متحمل ضرر و زیان میشود یا خیر؟ آیا دوست دارد که این اتفاق تکرار بشود یا اینکه از پیش آمد چنین اتفاقاتی شدیدا" دلخور میشود؟
به یاد داشته باشید که اهمیت نتیجه رفتار ما ممکن است صدو هشتاد درجه با میزان اهمیت و برداشتی که طرف مقابلمان دارد تفاوت داشته باشد. پس ملاک را نباید برداشت و استنباط خودمان بدانیم.
در ذهن خودتان دو نفر را مجسم کنید که روبروی هم ایستادهاند و عدد هفت فارسی، بین آنها قرار دارد. یکی از آنها آن عدد را هفت میخواند و دیگری آن عدد را هشت میخواند. براستی کدامیک از آنها درست میگویند و حق به جانب کدامیک است؟
همانطور که ملاحظه میکنید هر دو درست میگویند و هر دو عدد صحیحی را بیان میکنند. اما تفسیر و معنای هر عدد برای دیگری متفاوت است. قطعا" عدد هشت با عدد هفت یکی نیست. دو تا عدد متفاوت هستند. در این هنگام هیچ یک از آن دو هم نمیخواهد قبول کنند که حق به جانب دیگریست. چون به واقع به نوعی حق به جانب خودشان است.
رفتار و اعمال ما در هر زمان و مکانی، تعریفی خاص برای اطرافیانمان دارد. گذشته از تعریفی که برای خودمان دارد و ممکن است اصلا" معنای بدی نداشته باشد، برای دیگران تعریفی دیگر و متفاوت دارد.
دیگران نسبت به تعریف خاص خودشان، برداشت میکنند و نظر میدهند و در ادامه رفتار میکنند.
به یاد داشته باشید که هر عبارت و برخوردی، معنایی خاص دارد و دیگران با این معانی آشنا هستند. مهم نیست که شما خودتان در مورد این رفتارتان چه نظری دارید. مهم این است که این رفتار در این مکان و در این لحظه، چه بار احساسی برای طرف مقابلتان ایجاد میکند.
این بار احساسی خاص موجب میشود تا دیگران، عکس العملی مناسب با آن با ما داشته باشند. پس به شدت مراقب رفتارتان با دیگران باشید.
اگر رفتارتان موجب صدمه زدن به دیگران بشود قطعا" از خود عکسالعملی نشان میدهند که موجب دلخوری و گلهمند شدن شما خواهد شد.
پس قبل از اینکه عبارت تیر خلاص را در مورد طرف مقابلتان به کار ببرید، اندکی صبر کنید. بعد از اینکه آرامش به احساس شما بازگشت آنگاه سخن بگوئید. مطمئن باشید که سخنان شما متفاوت بوده و آزار دهنده نخواهد بود.
پایان