عامل مهمی که باعث میشود ما در مورد پرداختن به تواناییهای بالقوه و منحصر به فرد خود دچار فراموشی بشویم این است که ورودیهای ذهن خود را کنترل نکرده و به راحتی اجازه میدهیم هر تصویری با هر موضوعی از طریق ضمیرخودآگاه ما (حواس پنجگانه و ارتعاشات فکری) وارد ذهن ما بشوند.
به عبارتی ضمیرناخودآگاه ما قادر نیست بین موضوعات و تصاویر منفی و یا مثبت تفاوتی قائل بشود.
ضمیرناخودآگاه همانگونه که از نامش هم پیداست هر آنچه را که دریافت کند به منزله یک دستورالعمل از طرف ما تلقی نموده و مُلزَم به اجرای آن است.
حال این دستور با موضوعی ویرانگر باشد یا موضوعی مثبت و مفید، برایش تفاوتی نمیکند.
لذا چون ما آدمها عادت کردهایم که هر تصویری را با هر موضوع و گرایشی بلافاصله و بدون فیلتر کردن، وارد ذهن خود بنماییم به همین خاطر معمولا" در یک شرایط احساسی منفی و متزلزلی هم بسر میبریم.
هرگاه احساس ما خراب و منفی باشد حتما" درحال آماده شدن برای تجربه یک اتفاق ناگوار هستیم. ضمیرناخودآگاه ما نسبت به دریافتیهای خود، احساسی متناسب با آن برایمان ایجاد میکند. احساسی که می تواند کیفیت اتفاقات زندگی ما را رقم بزند.
تمام این مقدمه چینی بخاطر این بود که بگوییم اگر مراقب ورودیهای ذهن خود نشویم، قطعا" احساس بدی را تجربه میکنیم.
با داشتن احساس بد و تجربه کیفیت اتفاقات زندگی بصورت بدتر، هرگز قادر نخواهیم بود که از قدرت درون و نیروهای خدادای خود بهر ببریم.
نیروهای درونی ذهن ما زمانی آشکار میشوند که ما در یک حالت احساسی زیبا و مثبت به سر ببریم. برای همین منظور باید بشدت مراقب ورودیهای ذهن خود باشیم.
یک مجتمع مسکونی در قسمت درب ورودی خود نگهبان دارد و هرکسی نمیتواند وارد بشود. چون ممکن است افراد ناشناسی وارد شده و ایجاد نا امنی کنند.
وقتی یک ساختمان و مجتمع ورودی نگهبان دارد، ذهن ما چگونه میتواند بدون نگهبان ورودی باشد؟ اما مغز ما مانند آن ساختمان نیست و به راحتی میتوان وارد آن شد.
شما هرچه چیزی را که بخواهید میتوانید ببینید و یا هر صدایی را بشنوید. در واقع نگهبان ذهن ما خودمان هستیم. و بستگی به تصمیمی دارد که میگیریم، که آیا این تصویر را ببینیم یا این صدا را بشنویم یا نه؟
تصمیم و نگرش ما، نگهبان ورودی ذهن ماست.
تا زمانی که ما دارای یک نگرش و تفکر مثبت و درست نباشیم نمیتوانیم خود را متقاعد کنیم که نباید هر تصویر و یا هر ویدیو و یا هر صدایی را بشنویم.
تا ما این آگاهی را نداشته باشیم که دیدن و شنیدن هر چیزی برای ما خوب نیست و ممکن است به ما صدمه بزند، هرگز قادر نخواهیم بود که جلوی آنرا بگیریم.
پس همیشه باید به یادداشته باشیم که ما اجازه نداریم هر تصویر و صدایی را بشونیم. وقتی به این باور و نگرش رسیدیم بصورت خودکار، از دیدن و شنیدن موضوعات منفی دوری خواهیم کرد.
گاهی نزد ما سخنانی منفی بیان میشود. این در اختیار و میل ماست که آنجا بمانیم و گوش بسپاریم یا اینکه آنجا را ترک کنیم. یا اینکه تماشای کلیپ و یا فیلمی به ما پیشنهاد میشود که میتواند به احساسات و روحیه ما صدمه وارد کند، اینجا دیگر این تصمیم و باور خود ماست که به ما میگوید که آن فیلم را تماشا کنیم یا نه؟
پس همیشه باید به یاد داشته باشیم برای فعال کردن قدرتهای درونی خود، باید ورودی های ضمیرخودآگاه(حواس پنجگانه و ارتعاشات فکری) خود را به دقت تحت کنترل داشته باشیم.
به این ترتیب، همواره موضوعات مفید و مثبتی از ضمیرخودآگاه ما وارد ضمیرناخودآگاه شده و با دستورات مفید خود، احساس مثبت و زیبایی در ما ایجاد میکند. در ادامه ایجاد یک احساس مفید و مثبت، ما اتفاقات زندگی خود را با بالاترین کیفیت تجربه میکنیم.
معجزه چیست؟
سرانجام پیدا کردن نیتجه کارهای ما به بهترین شکل ممکن و رضایت بخش را معجزه میگویند. میتوانیم به خواستههای دور از ذهنمان برسیم. تمام این اتفاقات زمانی عملی خواهند شد که ما بتوانیم بشدت مراقب ورودیهای ذهن خود باشیم.
هر تصویری را نگاه نکنید و هر صدایی را نشنوید و هر سخنی را به زبان نیاورید، و در آخر هر فکری را وارد ذهن خود نکنید.
شما تنها آفریده پروردگارعالم هستید که قدرت خلق و تغییر دارید. یعنی هم میتوانید کیفیت اتفاقات زندگی خودتان را خلق کنید و هم میتوانید در آنها تغییر ایجاد نمائید.
با احساس مثبت و آرام، شما قادر خواهید بود که کیفیت اتفاقات زندگی خود را به بهترین شکل ممکن خلق نمائید.
پایان