مغز ما به گونهای طراحی شده که قادر است کارها را به دو روش متفاوت انجام بدهد. هرکدام از آن روشها یا به ضمیرخودآگاه مربوط است یا ضمیرناخودآگاه. کارهایی مانند محاسبات ریاضی و تماشای تلویزیون، غذا خوردن، حرف زدن و مانند اینها که تحت تاثیر ضمیرخودآگاه ما هستند به گونهای تحت کنترل ما قرار دارند.
مثلا" وقتی شما در حال غذا خوردن هستید، خودتان تصمیم میگیرید که چه زمانی از سبزی خوردن و یا ترشی یا نوشیدنی استفاده کنید. یا وقتی در حال جمع و تفریق یک سری اعداد هستید این شمائید که کلیدهای جمع یا تفریق را میزنید. یا وقتی درحال مکالمه هستید و با یک نفر دیگر تلفنی یا حضوری در حال صحبت کردن میباشید این خود شما هستید که تصمیم میگرید چه کلمات و جملاتی را به زبان بیاورید.
در این جا کلمات به صورت خودکار از دهان خود شما بیرون نمیآیند. این قسمت کارها مربوط به ضمیرخودآگاه هستند که تحت کنترل و نظارت ما قرار دارند.
اما قسمت دیگر که مربوط به ضمیرناخودآگاه ما هستند مانند کار کردن قلب و کلیهها در هنگام بیداری و خواب و تنفس کردن، خمیازه کشیدن و یا انجام عمل عطسه یا سرفه و عمل بلع غذا و یا هر کار دیگری که تحت کنترل مستقیم ما نیستند را ضمیرناخودآگاه به عهده دارد.
این اعمال تقریبا" به صورت غیر ارادی انجام میگیرید. گاهی اوقات کارهایی که انجام میدهیم به مرور زمان تبدیل به یک عادت میشود. این کارها بعد از مدتی به صورت اتوماتیک، توسط ما انجام میشود و به عبارتی تحت تاثیر ضمیرناخودآگاه ما قرار میگیرند.
انجام دادن مکرر و مداوم بعضی کارها توسط ما که به صورت عادت در میآیند باعث میشوند که ما کیفیت اتفاقات زندگی خودمان را به گونهای خاص تجربه کنیم. دیدن مکرر و مداوم قبوض آب،برق،تلفن،گاز که شامل بدهی میباشند موجب خواهند شد تا پیامهای تصویری خاصی از طریق ضمیرخودآگاه ما به ضمیرناخودآگاه ارسال بشود.
ضمیرناخودآگاه با دریافت مکرر و پشت سر هم این تصاویر با توجه به برداشتی که از این قبوض برایش وجود دارد دائما" احساس بدهکار بودن را در ما ایجاد خواهد کرد.
شاید بعضی از قبوضی که شما هم اکنون در اختیار دارید قبلا" پرداخت شده باشند اما اگر دائما مقابل روی شما باشند و شما همیشه و هر روز آنها را ببینید ضمیرناخودآگاه شما نمیتواند تشخیص بدهد که این قبوض پرداخت شده هستند یا نه. وی دقیقا" همان احساس و برداشتی که از دیدن یک قبض شامل بدهی دارد را در شما زنده خواهد کرد.
پس به محض دریافت قبوض پرداختی اگر میتوانید بلافاصله آنها را پرداخت کرده و درجائی دور از دید خودتان نگهدای کنید. قرار نیست شما هر روز و هر لحظه این قبوض را ببینید.
اگر هم الان امکان پرداختش را ندارید آن را در کشوی میزی و یا جائی که مقابل چشمان شما نباشد قرار بدهید. تاریخ مشخصی برای پرداختش برای خودتان تعیین کنید تا هم از فراموشی آن جلوگیری شود و هم اینکه دائما" مقابل چشمانتان نباشند.
ضمیرناخودآگاه شما به شدت با احساس و باورتان در ارتباط است. شاید بگویید که کارمندان بانک که دائما" با قبوض پرداختی سر و کار دارند حتما" همیشه بدهکار و مقروض هستند. چون دائما" چشمشان به این قبوض برخورد میکند.
همانطور که گفته شد ضمیرناخودآگاه شما با احساس و باورتان سر و کار دارد و وقتی شما یک قبض را که شامل بدهی برای خودتان است دریافت میکنید، در آن لحظه احساس خاصی در شما ایجاد میشود. شما بلافاصله به یاد مقدار پولی که در کیف پولتان یا حساب بانکی شماست خواهید افتاد. بلافاصله تمام هزینههایی که در آن روز یا ماه قرار است پرداخت کنید از جلوی چشم شما عبور میکند.
در این هنگام شما با بررسی موقعیت مالی خود نسبت به مشاهده آن قبض و میزان مبلغ، بصورت یک احساس و تفکر در درون خودتان واکنش نشان میدهید. اگر از مقدار مبلغ آن قبض رضایت نداشته باشید و به نظرتان زیادتر از انتظارتان باشد، قطعا" احساس خوشایندی در شما ایجاد نخواهد شد.
همانطور اگر در آن لحظه شرایط پرداخت آن قبض را نداشته باشید هم همان احساس در شما ایجاد میشود. احساسی که به ضمیرناخودآگاه انتقال پیدا کرده و شرایط فعلی شما را به صورت یک سری ارتعاشات فکری در ذهنتان نمایان میسازد. آنگاه شما خودتان را بازنده یا برنده خواهید دید.
استفاده از کلمه بازنده و برنده در اینجا فقط برای روشن تر شدن مطالب بیان شده است لذا ما آدمها هر لحظه ممکن است احساس برنده یا بازنده بودن، داشته باشیم. در مورد برخورد با هر اتفاقی ممکن است این احساس در ما بوجود بیاید. فقط این نیست که در موقع برگزاری یک مسابقه، چنین احساسی را داشته باشیم. گویا هر لحظه زندگی، یک بُرد یا باخت است.
وقتی شما احساس خوبی دارید وقتی خوشحال هستید و هیچ گونه نگرانی در آن لحظه ندارید گویا شما در یک مسابقه برنده شدهاید. اما وقتی که شما نگران هستید، نگران اینکه آیا من میتوانم مَبلغ این قبض را در چند روز آینده پرداخت کنم یا خیر، و یا اینکه آیا میتوانم از پس انجام کاری که قرار است در چند روز آینده انجام بدهم بر بیایم یاخیر.
شما در واقع احساسی منفی را در خود ایجاد کردهاید، زیرا به تواناییهای خود در این مورد مشکوک هستید و نمیدانید دقیقا" آیا میتوانید از انجام آن کار به خوبی بر بیائید یا خیر.
پیامهایی که ما به ضمیرناخودآگاه خود میدهیم در واقع میهمان کیفیت اتفاقات زندگی ما در آینده هستند.
برنامه ریزی کردن برای پرداخت قبوض و صرفه جویی موجب میشود تا ما از نگرانی و استرس کمتری برخوردار باشیم. کسانی که عادت دارند به راحتی پول خرج کنند آنها معمولا" آدمهای مُضطربی هستند. آدمهایی هستند که معمولا" کمبود پول را در زندگی تجربه میکنند.
کسانی که بدون حساب و کتاب پول خود را خرج میکنند، دیر یا زود کاسه چه کنم را به دست در دست خواهند داشت. با مدیریت درست مخارج خود، اجازه ندهید که از کمبود مالی رنج ببرید. با صرفه جویی و درست خرج کردن به میزان زیادی میتوان جلوی بعضی از هزینه ها راگرفت.
گاهی اوقات ما با صرفه جویی و جلوگیری از بعضی از ولخرجیها، میتوانیم مبلغ یکی از قبوض پرداختی خود را از طریق همان صرفه جویی تامین نماییم.
به یاد داشته باشید که مصرف صحیح و خرج کردن به موقع، با خسیس بودن تفاوت دارد.
پایان